بی ریا

چه بی ریا آمدم به قلب عاشق تو
باورم شد حرفای بظاهر صادق تو
چه پُر غرور میروی از این دلِ شکسته
انگار عهدی نبستی با این عاشق خسته
جنگل چشمات هواش چه سرده هر نگاه تو حدیث درده
رفتنت دیگه شده مصمم اما دل هنوز باور نکرده
نکنه رنجیدی از من بگو تقصیرم چیه؟
یا که دل به دیگری دادی بگو اون کیه؟
نکنه که از حقیقت تو میخوای فرار کنی
بری و یک بار دیگه منو بیقرار کنی