همیشه حــــــرارت لازم نیست، گـــــاه از ســـــردی یک نگاه میتوان آتـــش گرفــــــت
همیشه حــــــرارت لازم نیست، گـــــاه از ســـــردی یک نگاه میتوان آتـــش گرفــــــت
دلداری ترک به دوست دخترش : مهم نیست که قشنگ نیستی ! قشنگ اینه که مهم نیستی آب مایه ی حیات است پس در مصرف برق صرفه جویی کنید, شرکت ملی گاز اردبیل دفترچه خاطرات غضنفر : خیلی فقیر بودیم ،هیچ پولی نداشتیم ، مادرم قادر به زاییدن من نبود ، خاله ام مرا زایید ترکه ماشینش پنچر میشه…میره از لوله اگزوز فوت میکنه..لره رد میشه..میگه:خره…تا صبح هم فوت کنی لاستیکت باد نمیشه…چون شیشه های ماشینت پایینه ترکه شب دوم عروسیش زنشو می کشه ، بهش میگن چرا اینکار رو کردی ؟ میگه : پرده نداشت ! میگن چرا شب اول نکشتی ؟ میگه : شب اول داشت !!! به ترکه میگن : تولدت کیه ؟ میگه : ۵ آذر ، میگن چه سالی ؟ میگه : هر سال ازترکه میپرسن: پارسال روز زن چه کادویی به زنت دادی؟ میگه: بردمش کیش. میگن: ای ول بابا، دمت گرم، خوب حالا امسال چیکار میکنی؟ میگه: میرم میارمش ترکه داشته تو دریا غرق می شده هر بار که می رفته پایین آب می خورده می اومده بالا می گفته : سلام بر حسین به غضنفر گفتن که با کاروان یه جمله بساز گفت :توی حمام هیچوقت دوش کاروان رو نمیکنه ترکه میزنه به جدول، میشینه حلش میکنه یه ترکه میخواد بره کربلا، سوار اتوبوسهای امام حسین میشه! ترکه میخواسته بره بهشت زهرا، گل گیرش نمیاد کمپوت میبره! به یه ترکه توپ فوتبال نشون دادن و گفتن: این چیه؟ طرف کلی فکر کرد و گفت: شطرنج گردالی! ترکه باباش میمیره، شب هفتش خیلی شلوغ میشه، برای شب چلهاش بلیت میفروشه! زن: مرد، چرا کولر نمیخری؟ مرد: به درد نمیخوره، اونایی هم که دارن گذاشتن رو پشت بوم! ترکه دوست دختر پیدامیکنه زنگ بهش میزنه یهوپدردختره گوشی رابرمیداره ترکه حول میشه میگه :دستگاه مشترک موردنظردردسترس نیست به ترکه میگن یه جمله ی فلسفی بگو میگه: احمق ترین افراد کسانی هستند که به همه چیز اطمینان کامل داشته باشند. میگن: مطمئنی؟ میگه: صد در صد ترکه بعنوان مهندس کامپیوتر استخدام میشه! آخر وقت روز اول رییس رفت ازش پرسید: خُب، امروز چه کردی؟ ترکه گفت: هیچی؛ کلیدهای کیبورد نامرتب بود، بترتیب الفبا چیدمشون! خبرنگار: برای محرم امسال چه برنامه ای دارید ؟
غضنفر: ما امسال ۱۰ تا علم اضافه می کنیم، ۱۵ تا پرچم، ۱۵۰ تا زنجیر، ۱۲ تا قمه، با ۴۰ نفر زنجیرزن جدید. در مجموع انشاالله امسال دیگه پدر یزید در میاد ! ترکه رو بهش کار میدن که کف اتوبان رو لاین بکشه…
روز اول ۶ کیلومتر رنگ میزنه…
روز دوم ۳ کیلومتر رو
و روز سوم کمتر از یه کیلومتر…
صاحب کارش بهش میگه هوی چرا تو هر روز کمتر از دیروز کار میکنی…؟
میگه: “من نمیتونم بهتر از این کار کنم… چون هر روز دارم از قوطی رنگ دورتر میشم” به ترکه میگن چرا باسنت اینقدر بزرگه؟ میگه: خدا بیامرز مادرم به جای اینکه پودر بچه بهم بزنه پکینگ پودر میزد. به ترکه میگن این (!) علامت چیه؟ میگه شاشیدن ممنوع حتی یک قطره به ترکه میگن چه وقت نه راه پس داری نه راه پیش؟؟؟؟
میگه وقتی که روی اره نشسته ام ترکه می ره دانشگاه به ۲ دلیل می فهمن ترکه: ۱ - سامسونتش رو می ذاشت تو زنبیل ۲ - وقتی استاد تخته رو پاک می کرد اونم دفترش رو پاک می کرد از ترکه می پرسن : شما به موتور سیکلت چی می گید ؟ می گه دوچرخه ی عصبانی در پی کاهش خنده در سوییس ، مقامات این کشور اقدام به واردات ترک کردند ترکه میره سوپر مارکت میگه یه مایع ظرفشویی خوب بدین ….. صاحب مغازه میگه : گلی خوبه؟ ….. ترکه میگه: مرسی سلام میرسونه ترکه چشمش قرمز میشه میگن چی شده ؟ میگه چش خورده میگن مگه ترکاهم چش میخورن؟ میگه از اون چشا نه چش شلوار ترکه تلویزیون میخره بعد کنترلشو پس میاره به صاحب مغازه میگه بیا داداش این ماشین حساب توش بود ما حرومی بهمون نمیاد یه ترکه می بینن طناب بسته به کمرش میگن چرا اینکارو کردی ؟ میگه می خوام خودکشی کنم! میگن چرا دور کمرت؟ میگه بستم دور گردنم دیدم دارم خفه میشم بازش کردم به ترکه میگن یه جمله ی فلسفی بگو میگه: احمق ترین افراد کسانی هستند که به همه چیز اطمینان کامل داشته باشند. میگن: مطمئنی؟ میگه: صد در صد به ترکه میگن با زن جمله بساز .
میگه: نه ، من فقط می تونم با زن بچه بسازم!! از ترکه میپرسن: پیغمبر کی به رسالت رسید؟ میگه: ایلده بیلمیرم، من سید خندان پیاده شدم شب دو تا ترک پیش هم می خوابند تا صبح دعوا می کنند که کی وسط بخوابه!! ترکه داشته میمرده به پسرش میگه بعد از مرگ من به همه بگو بابام ایدز داشت ؛ پسرش میگه واسه چی ، میگه هم مریضیه با کلاسیه هم کسی سراغ مادرت نمیاد ترکه رفته بوده تماشای مسابقه دو و میدانی، وسط مسابقه از بغلیش میپرسه: ببخشید، اینا واسه چی دارن میدون؟! یارو میگه: برای اینکه به نفر اول جایزه میدن. ترکه یوخده فکر میکنه، میپرسه: پس بقیشون واسه چی دارن میدون؟! ُ ترکه شاکی میره ثبتاحوال، میگه: آقا این اسم من خیلی ضایست، باید حتماٌ عوضش کنم. کارمنده ازش میپرسه، مگه اسمتون چیه؟ ترکه میگه: اصغرِ انچهره!
کارمنده میگه: آره خوب حق دارید، باید حتماً عوضش کنید. حالا چه اسمی میخواید بگذارید؟ ترکه میگه: اکبرِ انچهره! مردها ۳ تا آرزو دارند ۱/اونقدر که مادرشون میگه، خوش تیپ باشن ۲/اونقدر که بچه شون میگه، پولدار باشن ۳/اونقدر که زنشون شک داره ، زن داشته باشن ! ترکه می ره خونه بخره آقاهه یه خونه بهش نشون می ده ,می گه این خونه استخر داره، جگوزی داره…ترکه می گه: عجب! ما قبلا همین طوری ول می دادیم! حالا دیگه جاشم مشخص کردن؟ ترکه با زنش دعواش می شه چراغو خاموش می کنه میگه چرا چراغو خاموش کردی میگه جواب ابلهان خاموشیس ترکه زنگ می زنه رادیو میگه : الان صدام داره پخش می شه
میگن : آره . میگه حتی تو نونوایی
میگه : آره میگه خوب پس : اصغر نون نخر ننه ات خریده به ترکه میگن تحصیلاتت چیه ؟ میگه PHD
میگن یعنی چی؟
میگه : Passed Highschool Difficulty به ترکه می گن تو همیشه لپ لپ می خری
میگه آره
بهش می گم حالا جایزه هم توش داره؟
میگه : فکر نمی کنم من لپ لپو واسه کیفیتش می خرم SMS عاشقانه از طرف ترک:
کاش مغز داشتم و مرگ مغزی می شدم و قلبم را به تو اهداء می کردم… ترکه خواب می بینه ماکارونی می خوره. صبح که بیدار می شه می بینه کش شلوارش نیست! ترکه میمیره شب اول قبر ازش می پرسند چرا مردی میگه شیر خوردم میگن شیرش فاسد بود میگه نه گاوه نشست می خواستن ترکه رو اعدام کنن، ازش می پرسن: آخرین حرفت رو بزن.
می گه: لعنت بر پدر و مادر اون کسی که بزنه زیر چهار پایه! ترکه میمیره شب اول قبر ازش می پرسند چرا مردی میگه شیر خوردم میگن شیرش فاسد بود میگه نه گاوه نشست ترکه می گن جسم شفاف رو تعریف کن؟ می گه جسمی که از این ور بتونیم اونورشو ببینیم میگن آفرین حالا یه مثال بزن می گه ….. نردبون میرزاپور می گن: چرا همش موقع سرود ملی می خندی؟ میگه اخه دایی پیشمه میگه شر زدز افق!!! ترکه میخواسته یک کبریت سوخته رو روشن کنه، (طبعاً) هرچی میزده کبریت مادرمرده روشن نمیشده. رفیقش بهش میگه: بابا خوب شاید کبریتش خرابه! ترکه میگه: نه بابا، ایلده همین پنج دقیقه پیش روشن شد! یه روز ترکه یه شماره تلفن پیدا میکنه زنگ میزنه میگه: ببخشید آقا من شمارتونو پیدا کردم آدرس بدید براتون بیارم به یه ترکه می گن چرا میری سربازی ، میگه والا فقط به خاطر مرخصی هاش ترکه تو هواپیما تفنگشو میذاره رو مخ خلبان و میگه:از همینجا صاف میری بندرعباس خلبانه میگه:حالا چرا بندرعباس؟
میگه :آخه دوستم قراره از اونجا قاچاقی ببردم دوبی. دو تا ماشین با هم تصادف میکنند. افسر میاد و میپرسه: کدومتون مقصر بودید؟ ترکه میگه: والله من خواب بودم، ندیدم از ایشون بپرسید !! غضنفرکیس کامپیوترش رو می بره تعمیرگاه میگه آقا اینو برای ما تعمیرکن. طرف میگه : چه مشکلی داره ؟ میگه : والا نمی دونم چرا چند روزه جا لیوانیش بیرون نمیاد! ترکه میاد تهرون میره هتل..صبح روز اول میره تو رستوران هتل صبحانه بخوره میبینه تابلو نوشته از ساعت ۷الی۱۱ صبحانه..از ساعت ۱۱الی ۵ ناهار و از ساعت ۵الی ۱۱ شب شام سرو میشود..پیش خودش میگه پس من کئ وقت کنم برم شهر رو ببینم؟ از یه نفر می پرسن:اگه گفتی خط وسط قرص برای چیه ؟ میگه برای اینکه وقتی تو گلوم گیر کردبا پیچ گوشتی بدم بره پایین یه ترکه میره خواستگاری بابای عروس بهش میگه اون گلی که زدی به یقت خارش اذیتت نمیکنه ترکه میگه خارش که نه ولی گلدونش که تو لباسمه بیچارم کرده یارو جلوی دبیرستان دخترانه میافته تو جوب ! واسه اینکه ضایع نشه میگه : هر کی منو در آورد مال خودش ! ترکه به رفیقش می گه من یه تمساح پیدا کردم چیکارش کنم؟ میگه ببرش باغ وحش. فردا رفقیش می گه بردیش؟ ترکه می گه : آره . تازه امشب هم می خوام ببرمش سینما ترکه زن صیغه می کنه رفیقش می گه مبارکه ازدواج کردی؟
میگه نه بابا دائمی نیست از این اعتباریاس یه روز ترکه میفته دنبال دختره با سنگ میزنه توو سرش . بهش میگه خوب مختو زدم ها !!! ترکه و رشتیه میرن جهنم . رشیته می پرسه چه جوری مردی؟ ترکه میگه از سرما تو چی ؟ میگه من از تعجب ! رفتم خونه دیدم زنم خوابیده همه جا رو گشتم ، توی اتاق ، زیر تخت ، توی انباری ، توی کمد ، خلاصه دیدم هیچ کس نیست از تعجب سکته کردم ترکه گفت : خاک بر سرت اگه توی فریزر رو می گشتی نه من می مردم نه تو ترکه با دوست دخترش میرن پارک یارو میگه :عزیزم اگه این درخت کاج زبون داشت الان به ما چی میگفت ؟ دختره میگه اگه زبون داشت میگفت:کره خر من زرد آلو ام نه کاج ترکه با خودکار میره حموم ، بهش میگن: چرا با خودکار؟ میگه: هر جا را که شستم علامت میزنم ترکه تو اردبیل میمیره اعلامیه اش رو میزنن به دیوار … تو انتخابات رای میاره ماشین پیکانی با شماره پلاک تهران ص از چراغ قرمز ردمی شه , پلیس که ترک بوده آژیر کشان دنبالش می افته و پشت سرهم داد می زد : تهران صلی الله علیه و آله بزن کنار ترکه داشته رادیو پیام گوش میداده، گزارشگره میگفته: راه بهارستان به امام حسین بستهاست، راه انقلاب هم به امام حسین بستهاست…
ترکه میگه: باشه بابا بستس که بستس، دیگه چرا هی قسم میخوری ترکه تو انگلیس راننده تاکسی می شه بش میگن سختت نیست فرمون سمت راسته اینجا ؟ میگه والا سخت که نیست فقط یه مشکلی که دارم اینه که هر وقت تف می کنم می افته رو مسافر بغلی انجیر رو به ترکه نشون می دن ، می گن این چیه ؟ می گه آلو بوده چلوندن ، تو زعفرون خوابوندن ، بهش کنجد مالوندن ، یه چوب تهش چپوندن ، تازه شده گلابی!!! از ترکه میپرسن, نظرت راجع به نوشابه چیه؟ میگه: نوشابه آب داره, گاز داره, یه خط تلفن هم بزنن دیگه عالی میشه. ترکه از جوب می پره ازش فیلم می گیرن . دور آهسته میزارن میفته تو جوب. دور تند می زارن می خوره به دیوار از ترکه می پرسن دانشگاه می ری؟ میگه: اگه بار بخوره همه جا می ریم… دانشگاه، انقلاب، میدون آزادی… ترکه توی کوپه قطار با یک خانم غریبه همسفر بوده. شب خانمه میره تخت بالایی میخوابه و ترکه تخت پایینی. نصفه شب خانمه میگه سردمه، کاش شما میتونستی میرفتی از مأمور قطار برام پتو میگرفتی. ترکه میگه میخوایی خانم امشب فرض کنیم زن و شوهر هستیم تا هردومون گرم شیم؟ خانمه که همچین بگی نگی از پیشنهاد بدش نیومده بوده میگه باشه حاضرم. ترکه میگه پس پاشو خودت برو پتو بگیر، برای منم یه چایی بیار از ترکه می پرسن باد صدادار چه شکلیه؟ میگه حلقه ای. میگن چرا؟ میگه چون هر وقت هر کی باد می ده، می اندازه گردن من! ترکه یه آینه رو زمین پیدا می کنه. برش می داره، عکسش می افته توش، میگه: ببخشید نمی دونستم مال شماست از غضنفر می پرسن که برای بستن یک لامپ به چند نفر احتیاج داری؟ می گه ۳ نفر. می گن چرا ۳ نفر ؟ میگه: یه نفر میره بالا نردبون لامپ رو بگیره .. دو نفر هم از پایین، نردبون رو بچرخوونند پسر ترکه تو پارک با یه دختره قرار گذاشته بوده ، بعد همین که داشتن حرف میزدن یهو دختره میگه : وای بابام از دور داره میاد ترکه : بابات تا حالا منو دیده ؟ دختره : نه ترکه: اینکه ترس نداره ، بهش بگو من داداشتم پلیس به ترکه: اینجا ماهیگیری قدغنه!!! ترکه: ولی اینجا تابلو نزدین!!! پلیس: نزدیم که نزدیم، زود باش از بالای اون آکواریوم بیا پایین ترکه روی ریل راه اهن میخوابه بهش میگن چرا اینجا خوابیدی ؟ میگه میخواهم خود کشی کنم. میگن بس ان نان بربری چیه دستت؟ میگه بر فرض قطار نیامد من اینجا از گشنگی بمیرم. سرهنگ: اسمت چیه؟ سرباز: ممد / سرهنگ: این چیه دستت؟ سرباز: تفنگ / سرهنگ: تفنگ؟ این مملکتته, آبروته, زندگیته, شرافتته, خواهرته, مادرته, و …. / سرهنگ رو به سرباز دوم : اسمت چیه؟ سرباز: غضنفر / سرهنگ: این چیه دستت؟ ترکه: این خواهرومادر ممده !!!
به غضنفر میگن : سگتون بچه ی ما را گاز گرفته . میگه : اولا سگ ما گاز نمیگیره . دوما سگ ما همیشه بسته است . سوما ما سگ نداریم ! ترکه میاد تهران ویه تاکسی میخره که مسافر کشی کنه؛خانمی ازش میپرسه:آقا ببخشید کریم خان میرید؟ترکه میگه:آره خب اگه نمیرید که میترکید ترکه میخواسته از روحانیت و ورزش یکجا دفاع کنه عمامه درست میکنه با مارک آدیداس به غضنفر میگن : با لوستر جمله بسازد میگه : من ۳ تا دختر دارم یکی از یکی لوستر یک ترکی ازترکای ترکیه بنام ترکان روی ترک موتور یک تریاکی، با ترکه میزنه به ترکه و توی تراکم ترافیک می خورن به تیرک وکله ترکه ترک می خوره وموتورش می ترکه ومتروکه می شه. ناچار توی تاریکی اونو ترک می کنه و می ره کنار رود اترک تارک دنیا می شه! از ترکه می پرسند: می دونی چرا غواص ها به پشت می پرن تو آب؟ می گه: چون اگه به جلو بپرن می افتن تو قایق! ترکه با خدا قهر می کنه، صبح که از خونش میاد بیرون میگه: به امید بعضی ها! ترکه می پرسند چرا پرنده ها زمستان از شمال به جنوب پرواز می کنن ؟ میگه : آخه من امتحان کردم….. پیاده خیلی راهه ترکه شش قلو بچه دار میشه ، هر کدوم از بچهها یه رنگ بودند، بعد از کلی تحقیق میفهمند به جای قرص جلوگیری از اسمارتیز استفاده میکرده ترکه ادعای پیغمبری میکنه , میگن خب کتابت کو ؟ میگه حالا فعلاً جزوه بنویسین ترکه می ره تماشای رقص باله از اول تا آخرش خواب بوده. بعد ازش می پرسن چه طور بود؟ میگه آدمای خیلی خوبی بودن. دیدن من خوابم، رو نوک انگشت راه می رفتن! ترکه قاشق قاشق ماست می ریخته تو رودخونه بعد یه لره می یاد می گه چی کار می کنی؟ترکه می گه دارم دوغ درست می کنم!لره بهش می گه همینه که می گن خرین دیگه،آخه این همه دوغ رو کی می خواد بخوره؟ میگن زن ذلیل چرا تو شستن ظرف ها به زنت کمک می کنی؟ میگه خب احمق اونم تو شستن لباس ها کمکم می کنه ترکه رو برق می گیره مامانش می گه ننه جون ولش نکن همین بود که باباتو کشت به ترکه می گن فرق کچل با هواپیما می دونی چیه؟میگه بابا ما ترکیم خر که نیستیم کچل که اصلا فرق نداره هواپیما هم نکته انحرافی بود پنج تا داداش پولاشونو رو هم میذارند تاکسی می خرند بعد از چند وقت ورشکست می شند اگه گفتی چرا ؟ اخه پنج تایی با هم می رفتن مسافرکشی ترکه رفت تعلیم رانندگی رفیقش پرسید چطور بود ؟ گفت : گفت خوب بود ولی مربیه خیلی مذهبی بود . هر طرف من می پیچیدم می گفت یا امام رضا یا ابوالفضل ترکه به خدا میگه خدایا ۱۰۰۰۰۰۰۰ سال برات چقدره ؟ خدا میگه ؟ ۱دقیقه.
ترکه باز میگه :خدا۱۰۰۰۰۰۰ یورو برات چقدره؟ خدا میگه ۱ پنی .
ترکه میگه پس یه پنی به من بده , خدا میگه ۱ دقیقه واسا ترکه میره خواستگاری ازش میپرسن چه کاره ای ؟ روش نمیشه بگه قصاب میگه لوازم یدکی گوسفند دارم ترکه خبر داغ میشنود، گوشش میسوزد به ترکه می گن اگه تو دریا کوسه بهت حمله کنه چیکارمی کنی؟
میگه میرم بالای درخت . میگن تو دریا که درخت نیست .
ترکه میگه : مجبورم می فهمی ؟! مجبورررررررررم به ترکه می گن با ماهیچه جمله بساز میگه:خر در برابر ما هیچه ترکه عقب عقب راه میرفته، ازش میپرسند: چرا اینجوری راه میری؟ میگه:آخه بچهها میگن از پشت شبیه آلن دلونی به ترکه می گن با جیش جمله بساز میگه اصغر با آبجیش رفت سینما
میگن خره یعنی شاش ، میگه خوب با داداشاش رفت سینما ترکه سرشو قیرگونی کرده بود، میگن چرا اینجوری کردی؟ میگه: بینیام چکه میکرد ترکه میره سیگار فروشی: آقا سیگار برگ دارین؟ خیر. پس یک بسته کوبیده بدین ترکه با خدا قهر میکنه یه روز براش نامه مینویسه بالای نامه مینویسه به نام بعضی ها!!!!! عزراییل میاد سراغ ترکه . ترکه خودش را میزنه به مردن زنه میشینه تو ماشین (تاکسی ) زنه میگه آقا دیدید چقدر رون و سینه گرون شده؟ ترکه میگه : آره خانم لاپا هم گرون شده! زنه میگه بی تربیت این چه حرفیه ؟ ترکه میگه نه خانم منظورم لاپا ، نخود ؛ لوبیا!!!! یک روز ترکه خواب میبینه بزرگترین نون بربری دنیا را خورده صبح که بلند میشه میبینه لحافش نیست ترکه مقیم آمریکا می شه، یه روز می بینه: پسرش با یه دوچرخه اومد خونه. از پسرش می پرسه؟ دوچرخه رو از کجا آوردی؟ پسرش می گه: با یه دختر دوست شدم، لخت شد و گفت: همه چیم مال تو، هر کاری می خوای بکن هر چی می خوای بردار. من هم دیدم دوچرخه اش قشنگه، برش داشتم یه روز یه ترکه خودشو تو آینه میبینه با خودش میگه این چقدر آشناست؟ بعد از یه ساعت فکر کردن میگه آهان این همون بدر سگیه که امروز تو آرایشگاه یه ساعت زل زده بود به من. ترکه برای ماشینش قفل فرمون میخره بعد ازش میپرسن قفل فرمون ماشینت چطوره؟میگه خیلی خوبه فقط سر پیچها یه کم اذیت میکنه! از غضنفر می پرسن؟ چه طوری ترک شدی ؟می گه: اولش تفریحی بود ترکه تلویزیونو روشن می کنه، می بینه: هر ۶ کانال قرآن داره، تلویزیونو خاموش می کنه،می بوسه و می ذاره رو تاقچه یه روز تلوزیون اردبیل راز بقا نشون میداده که توش چند تا خر میریزن سر یه شیر و شیر رو میکشن.تلویزیون اردبیل هم سرود ورزشکاران…دلاوران … رو پخش میکنه یه روز به یه ترکه میگن اولین کسی که رفت مکه و حاجی شد کی بود میگه حاج زنبور عسل ترکه ماه رمضان زولبیا گرفته بود و گذاشت رو طاقچه و بعد مشغول نماز شد. یه دفعه متوجه شد پسرش سراغ زولبیاها رفته. موقع قنوت گفت : ربنا آتنا فی الدنیا الحسنه … کسی به زولبیا دست نزنه! ترکه با زنش رفته بوده سینما، تو فیلم یهو یه گاوه شروع میکنه دویدن طرف تماشاچیا. فارسه یهو میپره زیر صندلی، زنش میگه: بابا خجالت بکش! این فیلمه. فارسه میگه: زن! من و تو میدونیم فیلمه، گاوه که نمیدونه! به یه ترکه میگن یه پستاندار بدون دندون نام ببر میگه:مادر بزرگم یک شب تابستان دوتا ترکه میرن بالای پشت بام بخوابند بعد از مدتی دعواشان میشه وقتی همسایه ها میرن می بینند برای اینکه کدومشون وسط بخوابند دارند دعوا میکنند مرده ی مسیحی پیش قبر کن می ره و می گه: بابام بی زحمت جای قبر ما راعوض کن.قبر کن می گه : چرا ؟ مرده ی مسیحی می گه : واسه اینکه این ترکه هر روز ما را کله سحر بیدار می کنه و می گن : بی زحمت شما که لباس تنت داری برو دو تا نون بربری بگیر و بیا!!! یه روز یه ترکه برای مشکل چاقی می ره پیش دکتر. دکتره بهش میگه که ۱۰۰ روز, روزی ۵ کیلومتر بدود تامشکل چاقیش برطرف شه. بعد از ۱۰۰ روز مرده به دکترش زنگ میزنه و میگه: آقای دکتر, مشکل اضافه وزنم حل شد, ولی من یک مشکل تازه پیدا کرده ام: …. من از خانه ام ۵۰۰ کیلومتر دور شده ام! یه ترکه تیپ می زنه دختر بهش می گه بخورمت - میگه این گه خوری ها به تو نیومده به ترکه می گن چرا جلوی بانک نشستی لنگتو باز کردی می گه آخه شنیدم به بازنشسته ها وام می دن. به ترکه می گن می دونی سزارین یعنی چی ؟ می گه یعنی بچه به شرط چاقو. ترکه از یکی می پرسه ساعت چنده ؟ می گه ۹ شب ! می گه یعنی چی از صبح تا حالا هرکسی یه چیزی می گه. ترکه می گفته عجیبه ؟ می گن چی عجیبه ! می گه ۱۰۰ هزار تا تماشاچی ۲۲ تا بازیکن ۳ تا داور ! مگن خوب چیش عجیبه ؟ می گه گنجیشکه هم ول کرده ریده رو من. ترکه نخ ۱۰ تومنی رو می کشه شورت مدرس می افته بسیجیا می کنن دنبالش یه هزاری بر می داره می گه جلو بیان نخ اینو هم می کشم. به ترکه میگن توی آفریقا اینقدر هوا گرمه که همه لخت می گردن ! می گه پس چه جوری زن و مرد رو از همدیگه تشخیص می دن. ترکه خواب می بینه داره پلی استیشن بازی می کنه زنشو می کشه میره مرحله ی بعد - از خواب می پره می بینه زنش نشسته جلوش می گه اَه ، سیو (save) نکردم. ترکا زنگ می زنن قم . می گن : یه امام جمعه برامون بفرستید . قمی ها می گن : امام جمعه قبلی چی شد ؟؟ ترکا می گن : اونو کشتیم امام زاده درست کردیم به ترکه میگن اگه درخت زیتون رو با پسته پیوند بدن چه میوه ای درست میشه میگه معلوم دیگه پستون یه کامپیوتری اختراع می شه که هر چی ازش می پرسیدن جواب درست میداد. یه روز ترکه میره یه چی ازش میپرسه که کامپپیوتر قاط میزنه و منفجر میشه! از ترکه میپرسن: ازش چی پرسیدی؟ میگه: پرسیدم اون چیه که زمستون تو خونس، تابستون بالای درخت؟ میگن: خوب جوابش چی میشه؟ میگه: بخاری! میگن: مرتیکه بخاری تابستونا بالای درخت چی کار میکنه؟ ترکه میگه: مال خودمه، دوست دارم بزارم بالای درخت !!! یکی نصف شب زنگ می زنه خونه ترکه . ترکه خواب آلود گوشی رو بر می داره. طرف می گه : خاک بر سرت و گوشی رو قطع می کنه. ترکه تا ساعت سه و چهار هر کاری میکنه خوابش نمی بره. یه شماره ای رو میگیره. آقای مودبی از پشت تلفن گوشی رو برمی داره ومیگه: الو بفرمایین…ترکه با غیظ می گه : خاک بر سر خودت و گوشی رو قطع می کنه!!! یکی زنگ می زنه خونه ترکه و با عصبانیت می گه : حسن آقا هستش ؟ترکه می گه : اشتباه گرفتین. طرف با فریاد میگه: پس چرا گوشی رو بر می داری؟ یکی از دوستای مشترک ترکه و فارسه به نام احمدی شهید می شه . قرعه به نام ترکه می افته که بره به خانواده اش خبر بده.ترکه زنگ در خونه طرف رو می زنه و می گه : ببخشین منزل شهید احمدی بچه ترکه از باباش می پرسه:بابا گوزم روزه رو باطل میکنه؟!باباش میگه:اگر ازش لذت ببری آره!!!! به ترکه میگن با آب و برق و خاک جمله بساز میگه : خاک بر سر من که آبم مثل برق میآد یک روز همه جمع شده بودن داشتن جوک می گفتن بین اونها یک نفر ترکه بود که هر وقت می خواست بگه یه فارسه … همه می گفتن اه اه این چه جوکیه بنابراین مجبور میشه بگه یه ترکه … که همگی میگن خوب بقیشو بگو بعد ترکه هم میگی هیچی یک ترکه می افته تو فاضلاب بعد از این که از فاضلاب درش میارن می بینن که فارسه از ترکه می پرسن کار ترمز ABS چیه می گه هیچی سر پیچ ها کار حضرت عباس رو می کنه به ترکه میگن : چی شد مامانت مرد ؟ میگه: رفت پشته بوم رخت پهن کنه افتاد…میگن افتاد مرد ؟ میگه:نه بابا افتاد رو کولر ، کولر شکست افتاد . بهش میگن اون موقع مرد؟میگه:نه آقا جان،بعد افتاد رو تراس ، تراس خراب شد . میگن:خوب این دفعه مرد ؟ ترکه میگه:نه بعد افتاد رو سقف گاراژ،سقف خراب شد!بهش میگن:حتماً این دفعه مرد ؟ میگه:بازم نمرد،دیدیم داره کُلّ خونه خراب میشه،با تفنگ زدیمش شعار مردم تبریز در مورد کاریکاتور روزنامه ی ایران در تظاهرات:وای از آن روز که بفهمیم چه شد!! یه ترکه میره استادیوم، جو میگیردش با همه دست میده! ترکه اکس می خوره نفر اول المپیاد فیزیک می شه ترکه جلوی دوست دخترش میگوزه میگه وای بازم مسیج اومد!!! ترکه میگوزه میگه امان از دست این سوسیس کالباس های صداداررررررر به ترکه میگن: پاهات ترک خورده، جوراب بپوش تا خوب بشه. میگه: برو بابا، ۲۰ ساله شورت میپوشم، هنوز ترک باسنم خوب نشده! به ترکه میگن: نظرت راجع به گران شدن بنزین چیه؟ ترکه میگه: برای ما که فرقی نمیکنه، ما همون ۱۰۰۰تومن بنزین رو میزنیم به ترکه میگن: با جام جهانی جمله بساز، میگه: پس انرژی هستهای رو بیخیال دیگه یه ترکه میره کلانتری و میگه: قربان، زنم گم شده! افسره میگه: مشخصاتش رو بگو. ترکه میگه: یعنی چی؟ افسره میگه: مثلا زن من ۶۰ کیلو، قد بلند، موهاش طلایی. ترکه میگه: زن من رو ولش کن، بریم زن تو رو پیدا کنیم! ترکه زنشو می کشه میره مرحله بعد ترکه کبابی داشته….میره تو کار ساختمان سازی….ولی هر چی میساخته بعد از یه مدتی خراب می شده……. میرن از کارش بازدید میکنن…. میبینن وقتی دیوار خشک می شده تیر آهناشو می کشیده بیرون… به ترکه میگن مردم از چه راهی میتوانند به آزادی برسند
میگه:در زندگی راههای زیادی برای رسیدن به آزادی وجود داره و فقط باید قیمتش پرداخت بشه مثلا
از رسالت به آزادی ۵۰۰ تومان . از شوش به آزادی ۹۰۰ تومان و …. ترکه دندوناش طلا بوده، هر شب تو گاوصندوق می خوابیده! به ترکه میگن: یه موجود نام ببر
میگه: یخ!…
میگن یخ که موجود نیست؟!
میگه: چرا نیست؟! آخه همه جا نوشته: یخ موجود است!!! به ترکه میگن: خبر داری پسرت رکورد شکسته؟! ترکه میگه: ای خاک بر سرش . گفته باشم……من یه ریال هم خسارت نمیدم !!!!
قاضی: چرا دست کردی تو جیب این آقا
ترکه: جناب قاضی خیال کردم جیب خودمه
قاضی: پس چرا پول هاش رو برداشتی
ترکه: یعنی اختیار جیب خودم رو هم ندارم ترکه را از مدرسه اخراج می کنند.پدرش میاد پیش مدیر و میگه: چرا بچه منو اخراج کردین؟ معلم: آخه ازش پرسیدم “تخت جمشید” رو کی آتیش زده جواب نداد. پدر ترکه هم با قیافه طلب کار گفت: ای بابا این که دیگه اخراج نمی خواست! من خودم نجارم- برای جمشید آقا یه تخت جدید می سازم ازترکه می پرسن کجای تهران می شینی می گه هرجاخسته شدم!!!! ترکه به دکتر رفت و از دل درد شکایت کرد.دکتر از او پرسید: چی خوردی؟ ترکه گفت: خربزه-عسل-تخم مرغ-ماست-ماهی-نمک-شکر ! دکتر هم شاکی شد و گفت: تا شب خواهی مرد.اگر هم نمردی خودت را از کوه پایین بینداز- مردتیکه خر!!!