به یکجایی از زندگی که رسیدی، می فهمی
اونی که زود میرنجه زود میره، زود هم برمیگرده. ولی اونی که دیر میرنجه دیر میره، اما دیگه برنمیگرده ...
به یکجایی از زندگی که رسیدی، می فهمی
رنج را نباید امتداد داد باید مثل یک چاقو که چیزها را میبره و از میانشون میگذره از بعضی آدمها بگذری و برای همیشه قائله رنج آور را تمام کنی.
به یکجایی از زندگی که رسیدی، می فهمی
بزرگترین مصیبت برای یک انسان اینه که نه سواد کافی برای حرف زدن داشتهباشه نه شعور لازم برای خاموش ماندن.
به یکجایی از زندگی که رسیدی، می فهمی
مهم نیست که چه اندازه می بخشیم بلکه مهم اینه که در بخشایش ما چه مقدار عشق وجود داره.
به یکجایی از زندگی که رسیدی، می فهمی
شاید کسی که روزی با تو خندیده رو از یاد ببری، اما هرگز اونی رو که با تو اشک ریخته، فراموش نکنی.
به یکجایی از زندگی که رسیدی، می فهمی
توانایی عشق ورزیدن؛ بزرگترین هنر دنیاست.
به یکجایی از زندگی که رسیدی، می فهمی
از درد های کوچیکه که آدم می ناله؛ ولی وقتی ضربه سهمگین باشه، لال می شه.
به یکجایی از زندگی که رسیدی، می فهمی
اگر بتونی دیگری را همونطور که هست بپذیری و هنوز عاشقش باشی؛ عشق تو کاملا واقعیه.
به یکجایی از زندگی که رسیدی، می فهمی
همیشه وقتی گریه می کنی اونی که آرومت میکنه دوستت داره اما اونی که با تو گریه میکنه عاشقته.
به یکجایی از زندگی که رسیدی، می فهمی
کسی که دوستت داره، همش نگرانته. به خاطر همین بیشتر از اینکه بگه دوستت دارم میگه مواظب خودت باش.
و بالاخره خواهی فهمید که :
همیشه یک ذره حقیقت پشت هر"فقط یه شوخی بود" هست.
یک کم کنجکاوی پشت "همین طوری پرسیدم" هست.
قدری احساسات پشت "به من چه اصلا" هست.
مقداری خرد پشت "چه میدونم" هست.
و اندکی درد پشت "اشکالی نداره" هست.
زندگی چون گل سرخ است
پر از عطر... پر از خار... پر از برگ لطیف...
یادمان باشد اگر گل چیدیم
عطر و برگ و گل و خار همه همسایه دیوار به دیوار همند...!
دَمــَــش گـــَــرمـ ...
بـــاران را مــےگـــویـــــَــمــ
بـــه شـــانـــہ امـ زد وگــُـفــــت : خــَـســتـــہ شُــــدے.. امــــروز را تــُــو اســـتـــراحــَـت کـــُـن...
مـَــن بـــه جــــایـــَـت مـــے بـــارَمـ.....
بزرگ ترین اشتباهی که ما آدما در رابطههامون میکنیم :
نیمه میشنویم ؛ یک چهارم میفهمیم ، هیچی فکر نمیکنیم !
و دوبرابر واکنش نشون می دیم ...!!
بــرخی آدمها به یــک دلیل از مــسیر زنــدگی مــا می گــذرند:
بـه مــا درسهایی بــیامــوزند کــه اگــر "می مــاندند" هــرگز یــاد نــمی گــرفتیم ...
خواستم گله کنم
از نا مهربانی هایت!
اما...
خوب که فکر میکنم
من
بی مقدمه عاشق تو شدم!
تقصیر تو نیست...
کوه هم که باشی
گاهی
تاوان دروغ های شیرین را میدهی!!!
بادکنکِ من
تابِ نفسی را که به آن داده ام ندارد
ببین چگونه سر به هر کجا می زند
که تهی شود از اندوه
_یاور مهدی پور_
مگر چند بار به دنیا آمده ایم
که اینهمه میمیریم؟
_گروس عبدالملکیان_
گاهی حس آخرین بیسکوییت ساقه طلایی رو دارم!
شکسته...
تنها...
بگذار سرنوشت راهش را برود...
من همینجا
کنار قول هایت
رو به روی دوست داشتنت و در عمق نبودنت
محکم ایستاده ام!
کل اسم های تو موبایلم رو به اسم تو تغییر دادم
حالا هرروز بهم زنگ میزنی
یکبار هم نه ، چند بار ، تازه تغییر صداهم میدی
من که میدونم تو هم دلت تنگ منه . .
ایـــن روز هـــا دلگرمـــی مــــی خـــوام
وگـــر نـــه چیــزی که زیـــاده ،
ســرگرمی ...
این همه خوشی از سرم زیاد بود خوب شد آمدی
کمی دیگر
کپک می زدم
در این برزخ ساختگی
با تو
جهنم بهشت دیگری ست
من و تیر چراغ برق , دردمان یکی است
شب که می شود
دلمان پر نور
سرمان تاریک
صبح که می شود
دلمان خاموش سرمان سنگین
ته دیگ" عشق ِ اول " را هر چقدر که بسابی ،
چه با اسکاج ِ دوست داشتن های بعدی ،
چه با سیم ِ ظرفشویی عاشق شدن های بعدی ،
از " دل "ت پاک نمی شود ...
حالا تو هی بساب
و از صدای نا هنجارش
سر درد بگیر … !!
کوه دماوند را برعکس میکنم!!
تا ساعت شنی زمین دوباره به کار بیفته
تمام زمان دنیا برای تو...
فکرهایت را بکن
عاشق ها که پیر نمیشوند...!!!
آدمـ هـا کـه /عـوض/ می شونـد ...
از \سـلام\ و \شـب بـخیـر\ گـفتـنشان مـی شود ایـن را فـهمیـد!
از \حـرف هـا\ و \نـگاه هـا\
از گـودال هـای ِ عـمیـقی کـه بیـن ِ تــو و خـودشان می کـَـنـند
و تـویـش را پُــر از دلیـل مـی کُنـند ...
بعضـے ها خود را یکـرنگ مے پنــدارند
آرے بہ راسـتے یک رنـگند
اما سـپـــیـــد
کافیســت یکــبار
با منشــورِ گذرِ زمـان دیدشـان
تا فهمــید همہ رنـــگهاےعالم را بلــدند
نمـی شود دوستت نداشت !!
لجـم هـم کـه بگیــــرد از دستـت ،
نهایتــش ایـن است کـــه
دفتــرچه ی خاطرتــم پــُر از فحشهای عاشقانـــه مـی شود . . !
آدمها می توانند آدمها را دوست داشته باشند
به شرطی که آدمها بعد از دوست داشته شدن
آدم بمانند.....!
از سخـ ـن چینان شنیـــ ـــدم آشنایتـــ نیستم
خاطراتتــ را بیـ ــاور تا بگویـ ـم کیستـ ـم!!
هیچکاک هم اگر بود نمیتوانست
دلهرهی نبودنت را
به تصویر بکشد!
تنها لطفی که به بچه ی آینده ام میتونم بکنم
اینه که بدنیا نیارمش!!
سر سری رد شو و زندگی کن ...
دقت ..... "دق ت "می دهد ..!!
یه آدمایی هستند که هیچ وقت ترکت نمیکنن
ولی بلدن کاری کنن
تا خودت یواش یواش ترکشون کنی...
در طول یک سیگار . . .
رؤیای یک دیدار . . .
اینجا سکوت محض . . .
دلتنگی بسیار . . .
بهت و فراموشی . . .
فکر هم آغوشی . . .
خاکستر و تکرار . . .
در طول یک سیگار . .
وقتی دودلی هایت را می بینم
گفتن ” دوستت دارم ” هایت
فقط
تنهاترم می کند !!
میایستم کنار دریا و طلوع تو را انتظار میکشم
با موج بلند میخیزم
بیایی ابر میشوم در آغوش تو
نیایی , میریزم ,
عباس معروفی
نمــاز را دوست دارمــ
ولی نمـــازی کـــه بخوانمـــ
و تــو در پــشت من باشی دیوانه وار دوســت دارمـــــ
با خدا حرف زدن را دوست دارمـــ
ولی کنار تو با خدا حرف زدن را خیلی خیلی دوست دارمـــ
کنار تو بودن را دوست دارمـــ
ولی رو به خدا و در کنار تو بودن را بیشتر دوست دارم...
وقتی کسی را دوست داری باید زیباییهایش را بیرون بکشی و تلخی هایش را صبر کنی !
هیچکس کامل نیست...
قصه از آنجا شروع شد که از "عادت کردن" فرار کردیم
و به "فرار" عادت کردیم !
چیزی در تو هست
قطعا روزی صدایم را خواهی شنید !
زن مخلوقی است که عمیق تر می بیند و مرد مخلوقی است که دورتر را می بیند ,
عالم برای مرد یک قلب است و قلب برای زن عالمی است...
دیگر تنهاییم را با کسی قسمت نمیکنم
یکبار قسمت کردم چندین برابر شد!
می دانی ...
کمی دروغ بگو خسته ام "پینوکیو"
من حسودم!
من حتی ... " به مولکولهای هوا هم حسادت می کنم!"
آه که چه بی مهابا تو را لمس میکنند!
به سلامتی خودمون ؛
از آدم ها بت نسازید،
نمی دونم چه رمزیه ؛