عـــــشـــــــــــــقهای ســــــــــــــــــوخــــتــــــــــه

همیشه حــــــرارت لازم نیست، گـــــاه از ســـــردی یک نگاه میتوان آتـــش گرفــــــت

عـــــشـــــــــــــقهای ســــــــــــــــــوخــــتــــــــــه

همیشه حــــــرارت لازم نیست، گـــــاه از ســـــردی یک نگاه میتوان آتـــش گرفــــــت

اس ام اس های عاشقانه

جملات عاشقانه 

 

کاش میشد بوسه ها را قاب کرد / مثل نامه سوی هم پرتاب کرد / کاش میشد عشق را تقسیم کرد / مثل تک شاخه گلی تقدیم کرد .
 
.

.

.

از تو گفتن کار هر کس نیست ای زیبا غزل / من برای گفتنت باید که مولانا شوم .
 
.

.

.

بیادت هستم حتی اگر قرار باشد شبی بی چراغ در حسرت یافتنت تمام کوچه ها را قدم بزنم .
 
.

.

.

عشقت به دلم اگر بتابد چه کنم ؟ / مهرت به سرای من بخوابد چه کنم ؟ / یکدم به سوال من جوابی بده دوست / روزی که دلم تو را بخواهد چه کنم ؟
 
.

.

.

برای محبت هایی که عمیقند ، ندیدن و نبودن هرگز بهانه ی از یاد بردن نیست !
 
.

.

.

شمع اگر سوخت و به پروانه وفادار نبود / من بر آنم که بسوزم به کنارت ، ای دوست .
 
.

.

.

رابطه ها زمانی زیبا می شوند که برای یاد کردن هیچ دلیلی به جز دلتنگی نباشد .
 
.

.

.

اگر خطا نکنم عطر ، عطر یار من است / کدام دسته گل امروز بر مزار من است / تو قرص ماهی و من برکه ای که می خشکد / خود این خلاصه ی غم های روزگار من است .
 
.

.

.

در چشم آفتاب چو شبنم زیادی ام / چون زهر هرچه که باشم اگر کم زیادی ام / همچون نفس ، غریبترین آمدن مراست / تا میرسم به سینه همان دم زیادی ام .
 
.

.

.

روزهایی که بی تو می گذرد / گرچه با یاد توست ثانیه هاش / آرزو باز می کشد فریاد / در کنار تو می گذشت ای کاش .

.

.

.

از دوری تو دلی پر از غم دارم / وز غصه ی تو همواره ماتم دارم / گر حق بدهد به من همه ملک وجود / گویم که گل روی تو را کم دارم .
 
.

.

.

آیین عشق بازی دنیا عوض شده ست / یوسف عوض شده ست ، زلیخا عوض شده ست / حق داشتی مرا نشناسی به هر طریق / من همچنان همانم و دنیا عوض شده ست .
 
.

.

.

تا غروب این زمین تا طلوع واپسین در کتاب خاطراتم ماندگاری نازنین .

.

.

.

ابرها به آسمان تکیه می کنند ، درختان به زمین و انسانها به مهربانی یکدیگر .
 
.

.

.

ویران شد از نگاهت بنای استوار دلم ، حالا تو تنها ستون این ویرانه ای .
 
.

.

.

من برگ تو هم عابری و عشق قدمهایت / دل میبری و میگذری ، ای جانم به فدایت .
 
.

.

.

تو را دیدم دلم بر باد کردم / برای دیدنت فریاد کردم / ندانستم که عشق اول جمیل است / تمام هستی ام بر باد کردم .
 
.

.

.

اگر قلبم از چوب بود ، آن را به آتشکده ی چشمانت می سپردم !
 
.

.

.

نیستی کم نه از آیینه نه حتی از ماه / که ز دیدار تو من تشنه ترم تا از ماه / من محال است به دیدار تو قانع باشم / کی پلنگی شده راضی به تماشا از ماه .
 
.

.

.

خوشا آنان که در بازار گیتی / خریدار وفا بودند و هستند / خوشا آنان که در راه رفاقت / رفیق با وفا بودند و هستند .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد