عـــــشـــــــــــــقهای ســــــــــــــــــوخــــتــــــــــه

عـــــشـــــــــــــقهای ســــــــــــــــــوخــــتــــــــــه

همیشه حــــــرارت لازم نیست، گـــــاه از ســـــردی یک نگاه میتوان آتـــش گرفــــــت
عـــــشـــــــــــــقهای ســــــــــــــــــوخــــتــــــــــه

عـــــشـــــــــــــقهای ســــــــــــــــــوخــــتــــــــــه

همیشه حــــــرارت لازم نیست، گـــــاه از ســـــردی یک نگاه میتوان آتـــش گرفــــــت

یـک روز از روزهـای خـدا

یـک روز از روزهـای خـدا

دیروز صبح که از خواب بیدار شدی،
نگاهت می‌کردم؛ و امیدوار بودم که با من حرف بزنی،


حتی برای چند کلمه، نظرم را بپرسی یا برای اتفاق خوبی که دیروز در زندگی ات افتاد، از من تشکر کنی.
اما متوجه شدم که خیلی مشغولی، مشغول انتخاب لباسی که می خواستی بپوشی.


وقتی داشتی این طرف و آن طرف می‌دویدی تا حاضر شوی فکر می کردم
چند دقیقه ای وقت داری که بایستی و به من بگویی: سلام؛
اما تو خیلی مشغول بودی.
یک بار مجبور شدی منتظر بشوی و برای مدت یک ربع کاری نداشتی جز آنکه روی یک صندلی بنشینی.


بعد دیدمت که از جا پریدی.
خیال کردم می خواهی با من صحبت کنی؛
اما به طرف تلفن دویدی و در عوض به دوستت تلفن کردی ...


تمام روز با صبوری منتظر بودم.
با آنهمه کارهای مختلف گمان می کنم که اصلاً وقت نداشتی با من حرف بزنی.


متوجه شدم قبل از نهار هی دور و برت را نگاه می کنی،
شاید چون خجالت می کشیدی که با من حرف بزنی، سرت را به سوی من خم نکردی.
تو به خانه رفتی و به نظر می رسید که هنوز خیلی کارها برای انجام دادن داری.


بعد از انجام دادن چند کار، تلویزیون را روشن کردی.
نمی دانم تلویزیون را دوست داری یا نه؟!
در آن چیزهای زیادی نشان می دهند و تو هر روز مدت زیادی از روزت را جلوی آن می گذرانی؛
در حالی که درباره هیچ چیز فکر نمی کنی و فقط از برنامه هایش لذت می بری ...


باز هم صبورانه انتظارت را کشیدم و تو در حالی که تلویزیون را نگاه می کردی، شام خوردی؛
و باز هم با من صحبت نکردی.


موقع خواب ...، فکر می کنم خیلی خسته بودی.
بعد از آن که به اعضای خانواده ات شب به خیر گفتی، به رختخواب رفتی و فوراً به خواب رفتی.
اشکالی ندارد ...


احتمالاً متوجه نشدی که من همیشه در کنارت و برای کمک به تو آماده ام.
من صبورم، بیش از آنچه که تو فکرش را می کنی.
حتی دلم می خواهد یادت بدهم که تو چطور با دیگران صبور باشی.
من آنقدر دوستت دارم که هر روز منتظرت هستم.
منتظر یک سر تکان دادن، دعا، فکر، یا گوشه ای از قلبت که متشکر باشد.


خیلی سخت است که در یک مکالمه یک طرفه داشته باشی.
خوب، من باز هم منتظرت هستم؛ سراسر پر از عشق تو ...
به امید آنکه شاید امروز کمی هم به من وقت بدهی.
اگر نه، عیبی ندارد، می فهمم و هنوز هم دوستت دارم.
روز خوبی داشته باشی ...


دوست همیشگی و دوستدارت : خدا

احساس


 

گروه اینترنتی ایران سان   
 
سلامی، از دلی تنها، دلی آکنده از غمها، گهی بی بار، گهی بی یار، گهی از زندگی بیزار، گهی خندان، گهی گریان، گهی رنجیده از یاران،
سلام ای بهتر از باران

 
گروه اینترنتی ایران سان
هیچ چیز جر مهربانی واژه هایت میان لهجه ی مبهم صدایت نیازهای زنانه ام را قلقلک نخواهد داد. فریاد بزن مردِ من، این بار تو سر بده آواز دوستت دارم را از لابلای غرور لبهایت ...

گروه اینترنتی ایران سان
 
یک روح پراز بهانه دارم ... برگرد! یک عالمه عاشقــانه دارم ... برگرد! با اینکه دلیل رفتنت " مــــــن " بودم یک خواهــش کودکــانه دارم برگرد!!!
 

گروه اینترنتی ایران سان
دیروز و فردا هر دو نامردند ...! دیروز با خاطراتش و فردا با وعده هایش ... مرا فریب دادند تا نفهمم امروزم چگونه گذشت...
 
گروه اینترنتی ایران سان
 
یــــاد بِگیــر! اگـــه کســـی بِهـــت گفـــت دوسِـتـــــــ دارَم لـُــزومـــا بـه ایــن مَعنــی نیستـــ کــه کَــس دیگـــه ای را دوسـتـــ نـَــدارد ...

گروه اینترنتی ایران سان
 
بوسه را باید تکرار کرد ، بوسه پلی است برای ابراز احساسات پاک ... بوسه مرد و زن نمیشناسد، پل ها را خراب نکنید ...
 

گروه اینترنتی ایران سان
 
از تنها بودنم راضی نیستم. اما... خوشحالم که با خیلی ها نیستم!!!

گروه اینترنتی ایران سان
 
مــن، از تمام آسمـــان یک بــــاران را میخواهم ... و از تمــــام زمیــــن، یک خیابان را ... و از تمــــام تـــــو، یک دست که قفــــل شده در دست مـــــن ...
 
 گروه اینترنتی ایران سان
 
دارم فکر می کنمــــــــ ــــــ چقدر خوب می شـــــــــــــــــ ــــ ــــ ــــــد نزدیک صورتم نفس می کشــــــــــــــــ ــــــــ ــــــ ــــــــیدی می دانـــــــ ــــــ ـــــــــی؟ من رک تر از آنمــ ــــــ ــــ ــــ که نبوسمتــــــــــــــــــــــ ـــــ ـــــــــ

 
گروه اینترنتی ایران سان
 
یک غریبه می خواهم بیاید بنشیند فقط سکوت کند و من هـی حرف بزنم و بزنم و بزنم... تا کمی کم شود این همه بار ... بعد بلند شود و برود انگار نه انگار...

 
گروه اینترنتی ایران سان
قله ای که یک بار فتح شود، تفریحگاه عمومی خواهد شد! مواظب قله ات باش ...!

 
گروه اینترنتی ایران سان
 
اگر؛ کسی دوان دوان به سوی تو اومد احتمال بده شاید در حالِ فرار از دیگری باشد !

 
گروه اینترنتی ایران سان
 
امــشب بــه میــهمانی تــو می آیــم نــه چشــمان فریــبنده ات و نــه لبــان تبــدارت را میــخــواهــم مــرا آغــوشــی بــه وســعت دســتانت کافــی ســت ... دلــم گــرفــته ... غــم هــایم را بــغل کــن.

 
گروه اینترنتی ایران سان
آنقدر زمین خورده ام که بدانم برای برخاستن نه دستی از برون که همتی از درون لازم است حالا اما...
 

گروه اینترنتی ایران سان
 
جا مانده است چیزی جایی که هیچ گاه دیگر هیچ چیز جایش را پر نخواهد کرد .... - زنده یاد حسین پناهی
 
 
 
 
 

عشق به پدر و مادر

آدما تا وقتی کوچیکن دوست دارن برای مادرشون هدیه بخرن اما پول ندارن.
وقتی بزرگتر میشن ، پول دارن اما وقت ندارن.
وقتی هم که پیر میشن ، پول دارن وقت هم دارن اما . . . مادر ندارن!...
به سلامتی همه مادرای دنیا...
 
http://www.rozanehonline.com/rozanehgroup/dey90/mami-dadi/03.jpg
 
پدرم ، تنها کسی است که باعث میشه بدون شک بفهمم فرشته ها هم میتوانند مرد باشند !
 
شرمنده می کند فرزند را ، دعای خیر مادر ، در کنج خانه ی سالمندان ...
 
http://www.rozanehonline.com/rozanehgroup/dey90/mami-dadi/05.jpg

خورشید
هر روز
دیرتر از پدرم بیدار می شود
اما
زودتر از او به خانه بر می گردد !

به سلامتیه مادرایی که با حوصله راه رفتن رو یاده بچه هاشون دادن
ولی تو پیری بچه هاشون خجالت میکشن ویلچرشونو هل بدن !!!
 
http://www.rozanehonline.com/rozanehgroup/dey90/mami-dadi/10.jpg
 
سرم را نه ظلم می تواند خم کند ،
نه مرگ ،
نه ترس ،
سرم فقط برای بوسیدن دست های تو خم می شود مادرم ؛
 
سلامتیه اون پسری که...
..
10سالش بود باباش زد تو گوشش هیچی نگفت...
..
 20سالش شد باباش زد تو گوشش هیچی نگفت....
... ... ... ... ..
 30سالش شد باباش زد تو گوشش زد زیر گریه...!!!
..
باباش گفت چرا گریه میکنی..؟
..
گفت: آخه اونوقتا دستت نمیلرزید...!
 
http://www.rozanehonline.com/rozanehgroup/dey90/mami-dadi/04.jpg
 
همیشه مادر را به مداد تشبیه میکردم
که با هر بار تراشیده شدن، کوچک و کوچک تر میشود…
ولی پدر ...
... ... ... ...
یک خودکار شکیل و زیباست که در ظاهر ابهتش را همیشه حفظ میکند
خم به ابرو نمیاورد و خیلی سخت تر از این حرفهاست
فقط هیچ کس نمیبیند و نمیداند که چقدر دیگر میتواند بنویسد …
بیایید قدردان باشیم ...
به سلامتی پدر و مادرها
 
 

(( قند )) خون مادر بالاست .
دلش اما همیشه (( شور )) می زند برای ما ؛
اشک‌های مادر , مروارید شده است در صدف چشمانش ؛
دکترها اسمش را گذاشته‌اند آب مروارید!
حرف‌ها دارد چشمان مادر ؛ گویی زیرنویس فارسی دارد!
دستانش را نوازش می کنم ؛ داستانی دارد دستانش .
 
http://www.rozanehonline.com/rozanehgroup/dey90/mami-dadi/12.jpg

دست پر مهر مادر
تنها دستی ست،
که اگر کوتاه از دنیا هم باشد،
از تمام دستها بلند تر است...
 
http://www.rozanehonline.com/rozanehgroup/dey90/mami-dadi/11.jpg
 
پدر و پسر داشتن صحبت میکردن!!
پدر دستشو میندازه دوره گردنه پسرش میگه پسرم من شیرم یا تو؟
پسر میگه : من..!!
... ... ...
پدر میگه : پسرم من شیرم یا تو؟؟!!
پسر میگه : بازم من شیرم...
پدر عصبی مشه دستشو از رو شونه پسرش بر میداره میگه : من شیرم یا تو!!؟؟
پسر میگه : بابا تو شیری...!!
پدر میگه : چرا بار اول و دوم گفتی من حالا میگی تو ؟؟
پسر گفت : آخه دفعه های قبلی دستت رو شونم بود فکر کردم یه کوه پشتمه اما حالا...
به سلامتی هرچی پدره
 
http://www.rozanehonline.com/rozanehgroup/dey90/mami-dadi/13.jpg

مادر
تنها کسیست که میتوان "دوستت دارم"‌هایش رااا باور کرد
حتی اگر نگوید...???
 
سلامتی اون پدری که شادی شو با زن و بچش تقسیم میکنه
اما غصه شو با سیگار و دود سیگارش!
 
http://www.rozanehonline.com/rozanehgroup/dey90/mami-dadi/02.jpg
 
مادر یعنی به تعداد همه روزهای گذشته تو، صبوری! مادر یعنی به تعداد همه روزهای آینده تو ،دلواپسی! مادر یعنی به تعداد آرامش همه خوابهای کودکانه تو، بیداری ! مادر یعنی بهانه بوسیدن خستگی دستهایی که عمری به پای بالیدن تو چروک شد! مادر یعنی بهانه در آغوش کشیدن زنی که نوازشگر همه سالهای دلتنگی تو بود!
مادر یعنی باز هم بهانه مادر گرفتن....
 
http://www.rozanehonline.com/rozanehgroup/dey90/mami-dadi/09.jpg
 
پدرم هر وقت میگفت "درست میشود"...
تمام نگرانی هایم به یک باره رنگ میباخت...!
 
مردان پیامبر شدند؛
و زنان مادر؛
قداست پیامبران را توانسته‌اند به زیر سوال ببرند؛
ولی قداست مادران را هرگز..!
 
http://www.rozanehonline.com/rozanehgroup/dey90/mami-dadi/06.jpg
 
آدم پیر می شود وقتی مادرش را صـــــــــــــــــــــــــــــدا میزند اما جوابی نمیشنود.........
ممماااااااااااادددددددررررررر..............
 
http://www.rozanehonline.com/rozanehgroup/dey90/mami-dadi/08.jpg
 
تو 10 سالگی : " مامان ، بابا عاشقتونم"
تو 15 سالگی : " ولم کنین "
تو 20 سالگی : " مامان و بابا همیشه میرن رو اعصابم"
... ... ...
تو 25 سالگی : " باید از این خونه بزنم بیرون"
تو 30 سالگی : " حق با شما بود"
تو 35 سالگی : "میخوام برم خونه پدر و مادرم "
تو 40 سالگی : " نمیخوام پدر و مادرم رو از دست بدم!!!!"
تو  هفتاد سالگی : " من حاضرم همه زندگیم رو بدم تا پدر و مادرم الان اینجا باشن ...!
بیاید ازهمین حالا قدر پدرو مادرامونو بدونیم...
از اعماق وجودم اعتقاد دارم که هر روز، روز توست ...
 
http://www.rozanehonline.com/rozanehgroup/dey90/mami-dadi/07.jpg
 
بهشت از آن مادران است در حالی که به جز پرستاری و نگهداری از فرزندان ، هیچ حق دیگری نسبت به آتها ندارند و برای بیشتر چیزها اجازه ی بابا لازم است !!!!!
 
وقتی پشت سر پدرت از پله ها میای پایین و میبینی چقدر آهسته میره ، میفهمی پیر شده ! وقتی داره صورتش رو اصلاح میکنه و دستش میلرزه ، میفهمی پیر شده ! وقتی بعد غذا یه مشت دارو میخوره ، میفهمی چقدر درد داره اما هیچ چی نمیگه... و وقتی میفهمی نصف موهای سفیدش به خاطر غصه های تو هستش ، دلت میخواد بمیری
 
http://www.rozanehonline.com/rozanehgroup/dey90/mami-dadi/01.jpg
 
اگر 4 تکه نان  خیلی خوشمزه وجود داشته باشد و شما 5 نفر باشید
کسی که اصلا از مزه آن نان خوشش نمی آید (( مادر )) است

کوچه


امشب ای سرو من در کنار کیستی
دوش بودی یار من . امروز یار کیستی
برده ای صبر و قرار از من
رفتی از نظر . ای قرار جان و دل
ای قرار جان و دل . صبر و قرار کیستی

امشب سر هر کوچه دنبال تو می گردم

هر ره گذری گوید من عاشق و ولگردم
از ره گذران پرسم . من جا و مکان تو
بر هر گذری گویم . من نام و نشان تو
گر می شنوی صوتم . اواز ده اینجایم
تا پر بکشم سویت . من با دل شیدایم
من دور تو می گردم .من دور تو می گردم
من دور تو می گردم .من دور تو می گردم

در مسجد و میخانه من نام تو را گویم

در کعبه و بت خانه .من باز تو را جویم
گر می شنوی صوتم . اواز ده اینجایم
تا پر بکشم سویت . من با دل شیدایم
من دور تو می گردم .من دور تو می گردم
من دور تو می گردم .من دور تو می گردم

امشب سر هر کوچه دنبال تو می گردم

هر ره گذری گوید من عاشق و ولگردم
از ره گذران پرسم . من نام و نشان تو
بر هر گذری گویم .من جا و مکان تو
گر می شنوی صوتم . اواز ده اینجایم
تا پر بکشم سویت . من با دل شیدایم
من دور تو می گردم .من دور تو می گردم
من دور تو می گردم .من دور تو می گردم

در مسجد و میخانه من باز تو را جویم

در کعبه و بت خانه .من نام تو را گویم
گر می شنوی صوتم . اواز ده اینجایم
تا پر بکشم سویت . من با دل شیدایم
من دور تو می گردم .من دور تو می گردم
من دور تو می گردم .من دور تو می گردم

من دور تو می گردم .من دور تو می گردم

من دور تو می گردم .من دور تو می گردم

هوس



برای من نوشته

گذشته ها گذشته
تمام قصه هام هوس بود
برای او نوشتم
برای تو هوس بود
ولی برای من نفس بود

کاشکی خبر نداشتی
دیونه نگاتم
یه مشت خاک ناچیز
افتاده ای به زیر پاتم
کاشکی صدای قلبت
نبود صدای قلبم
کاشکی نگفته بودم
تا وقت جون دادان باهاتم

نوشته هرچه بود تموم شد
نوشتم عمر من حروم شد
نوشته رفته ای زیادم
نوشتم شمع رو به بادم
نوشته در دلم هوس مرد
نوشتم دل توی قفس مرد

کاشکی نبسته بودم
زندگیمو به چشمات
کاشکی نخورده بودم
به سادگی فریب حرفات

لعنت به من که آسون
به یک نگات شکستم
به این دل دیونه
راه گریز و ساده بستم

محرم و عاشورا از دیدگاه بزرگان

 

 

مهاتماگاندی (رهبر استقلال هند): من زندگی امام حسین، آن شهید بزرگ اسلام را به دقت خوانده‌ام و توجه کافی به صفحات کربلا نموده‌ام و بر من روشن شده است که اگر هندوستان بخواهد یک کشور پیروز گردد، بایستی از امام حسین پیروی کند.

 
ـ محمد علی جناح (قائد اعظم پاکستان): هیچ نمونه‌ای از شجاعت، بهتر از آنکه امام حسین از لحاظ فداکاری و تهور نشان داد در عالم پیدا نمی‌شود. به عقیده من تمام مسلمین باید از سرمشق این شهیدی که خود را در سرزمین عراق قربان کرد پیروی نماید.
 
ـ چارلزدیکنز (نویسنده معروف انگلیسی): اگر منظور امام حسین جنگ در راه خواسته‌های دنیایی بود، من نمی‌فهمم چرا خواهران و زنان و اطفالش به همراه او بودند؟ پس عقل چنین حکم می‌نماید که او فقط به خاطر اسلام، فداکاری خویش را انجام داد.
 
ـ توماس کارلایل (فیلسوف و مورخ انگیسی): بهترین درسی که از تراژدی کربلا می‌گیریم، این است که حسین و یارانش ایمان استوار به خدا داشتند. آنها با عمل خود روشن کردند که تفوق عددی در جایی که حق با باطل رو برو می‌شود اهمیت ندارد و پیروزی حسین با وجود اقلیتی که داشت، باعث شگفتی من است.
 
ـ ادوارد براون (مستشرق معروف انگلیسی): آیا قلبی پیدا می‌شود که وقتی درباره کربلا سخن می‌شنود، آغشته با حزن و الم نگردد؟ حتی غیر مسلمانان نیز نمی‌توانند پاکی روحی را که در این جنگ اسلامی در تحت لوای آن انجام گرفت انکار کنند.
 
ـ فردر جمس: درس امام حسین و هر قهرمان شهید دیگری این است که در دنیا اصول ابدی عدالت و ترحم و محبت وجود دارد که تغییر ناپذیرند و همچنین می‌رساند که هرگاه کسی برای این صفات مقاومت کند و در راه آن پافشاری نماید، آن اصول همیشه در دنیا باقی و پایدار خواهد ماند.
 
ـ ل.م.بوید: در طی قرون، افراد بشر همیشه جرأت و پردلی و عظمت روح، بزرگی قلب و شهامت روانی را دوست داشته‌اند و در همین هاست که آزادی و عدالت هرگز به نیروی ظلم و فساد تسلیم نمی‌شود. این بود شهامت و این بود عظمت امام حسین. و من مسرورم که با کسانی که این فداکاری عظیم را از جان و دل ثنا می‌گویند شرکت کرده‌ام، هر چند که 1300 سال از تاریخ آن گذشته است.
 
ـ واشنگتن ایروینگ (مورخ مشهور آمریکایی): برای امام حسین (علیه‌السلام) ممکن بود که زندگی خود را با تسلیم شدن به یزید نجات بخشد، لیکن مسؤولیت پیشوا و نهضت بخش اسلام اجازه نمی‌داد که او یزید را به عنوان خلافت بشناسد. او به زودی خود را برای قبول هر ناراحتی و فشاری به منظور رها ساختن اسلام از چنگال بنی امیه آماده ساخت. در زیر آفتاب سوزان سرزمین خشک و در روی ریگهای تفتیده عربستان، روح حسین فنا ناپذیر است. ای پهلوان و ای نمونه شجاعت و ای شهسوار من، ای حسین!
 
ـ توماس ماساریک: گرچه کشیشان ما هم از ذکر مصائب حضرت مسیح مردم را متأثر می‌سازند، ولی آن شور و هیجانی که در پیروان حسین (علیه‌السلام) یافت می‌شود در پیروان مسیح یافت نخواهد شد و گویا سبب این باشد که مصائب مسیح در برابر مصائب
حسین (علیه‌السلام) مانند پر کاهی است در مقابل یک کوه عظیم پیکر.
 
ـ موریس دوکبری: در مجالس عزاداری حسین گفته می‌شود که حسین، برای حفظ شرف و ناموس مردم و بزرگی مقام و مرتبه اسلام، از جان و مال و فرزند گذشت و زیربار استعمار و ماجراجویی یزید نرفت. پس بیایید ما هم شیوه او را سرمشق قرار داده، از زیردست استعمارگران خلاصی یابیم و مرگ با عزت را بر زندگی ذلت ترجیح دهیم.
ـ ماربین آلمانی (خاورشناس): حسین (علیه‌السلام) با قربانی کردن عزیزترین افراد خود و با اثبات مظلومیت و حقانیت خود، به دنیا درس فداکاری و جانبازی آموخت و نام اسلام و اسلامیان را در تاریخ ثبت و در عالم بلند آوازه ساخت. این سرباز رشید عالم اسلام به مردم دنیا نشان داد که ظلم و بیداد و ستمگری پایدار نیست و بنای ستم هرچه ظاهرا عظیم و استوار باشد، در برابر حق و حقیقت چون پر کاهی بر باد خواهد رفت.
 
ـ بنت الشاطی: زینب، خواهر حسین بن علی (علیهماالسلام) لذت پیروزی را در کام ابن زیاد و بنی امیه خراب کرد و در جام پیروزی آنان قطرات زهر ریخت، در همه حوادث سیاسی پس از عاشورا، همچون قیام مختار و عبدالله بن زبیر و سقوط دولت امویان و برپایی حکومت عباسیان و ریشه دواندن مذهب تشیع، زینب قهرمان کربلا نقش برانگیزنده داشت.
 
ـ لیاقت علی خان (نخست وزیر پاکستان): این روز محرم: برای مسلمانان سراسر جهان معنی بزرگ دارد. در این روز، یکی از حزن آورترین و تراژدیک ترین وقایع اسلام اتفاق افتاد، شهادت حضرت امام حسین (علیه‌السلام) در عین حزن، نشانه فتح نهایی روح واقعی اسلامی بود، زیرا تسلیم کامل به اراده الهی به شمار می‌رفت. این درس به ما می‌آموزد که مشکلات و خطرها هرچه باشد، نبایستی ما پروا کنیم و از راه حق و عدالت منحرف شویم.
 
ـ جرج جرداق (دانشمند و ادیب مسیحی): وقتی یزید، مردم را تشویق به قتل حسین و مأمور به خونریزی می‌کرد، آنها می‌گفتند: «چه مبلغ می‌دهی»؟ اما انصار حسین به او گفتند: ما با تو هستیم. اگر هفتاد بار کشته شویم، باز می‌خواهیم در رکابت جنگ کنیم و کشته شویم.
 
ـ احمد محمود صبحی: اگر چه حسین بن علی (علیهماالسلام) در میدان نظامی یا سیاسی شکست خورد، اما تاریخ، هرگز شکستی را سراغ ندارد که مثل خون حسین (علیه‌السلام) به نفع شکست خوردگان تمام شده باشد. خون حسین، انقلاب پسر زبیر و خروج مختار و نهضتهای دیگر را در پی داشت، تا آنجا که حکومت اموی ساقط شد و ندای خونخواهی حسین، فریادی شد که آن تختها و حکومتها را به لرزه در آورد.
 
ـ آنطون بارا (مسیحی): اگر حسین از آن ما بود، در هر سرزمینی برای او بیرقی بر می‌افراشتیم و در هر روستایی برای او منبری بر پا می‌نمودیم و مردم را با نام حسین به مسیحیت فرا می‌خواندیم.
 
ـ گیبون (مورخ انگلیسی): با آنکه مدتی از واقعه کربلا گذشته و ما با صاحب واقعه هم وطن نیستیم، مع ذلک مشقات و مشکلاتی که حضرت حسین (علیه‌السلام) تحمل نموده، احساساست سنگین دل ترین خواننده را بر می‌انگیزد، چندانکه یک نوع عطوفت و مهربانی نسبت به آن حضرت در خود می‌یابد.
 
ـ نیکلسون (خاورشناس معروف): بنی امیه، سرکش و مستبد بودند، قوانین اسلامی را نادیده انگاشتند و مسلمین را خوار نمودند... و چون تاریخ را بررسی کنیم، گوید: دین بر ضد فرمانفرمایی تشریفاتی قیام کرد و حکومت دینی در مقابل امپراتوری ایستادگی نمود. بنابراین، تاریخ از روی انصاف حکم می‌کند که خون حسین (علیه‌السلام) به گردن بنی امیه است.
 
ـ سرپرسی سایکس (خاورشناس انگلیسی): حقیقتا آن شجاعت و دلاوری که این عده قلیل از خود بروز دادند، به درجه‌ای بوده است که در تمام این قرون متمادی هر کسی آن را شنید، بی اختیار زبان به تحسین و آفرین گشود. این یک مشت مردم دلیر غیرتمند، نامی بلند غیر قابل زوال برای خود تا ابد باقی گذاشتند.
 
ـ تاملاس توندون (هندو، رئیس کنگره ملی هندوستان): این فداکاریهای عالی از قبیل شهادت امام حسین (علیه‌السلام)، سطح فکر بشریت را ارتقا بخشیده است و خاطره آن شایسته است همیشه باقی بماند و یادآوری شود.
 
ـ محمد زغلول پاشا (در مصر، در تکیه ایرانیان): حسین (علیه‌السلام) در این کار، به واجب دینی و سیاسی خود قیام کرده و اینگونه مجالس عزاداری، روح شهامت را در مردم پرورش می‌دهد و مایه قوت اراده آنها در راه حق و حقیقت می‌گردد.
ـ عبدالرحمان شرقاوی (نویسنده مصری): حسین (علیه‌السلام)، شهید راه دین و آزادگی است. نه تنها شیعه باید به نام حسین ببالد، بلکه تمام آزاد مردان دنیا باید به این نام شریف افتخار کنند.
 
ـ طه حسین (دانشمند و ادیب مصری): حسین (علیه‌السلام)، برای به دست آوردن فرصت و از سرگرفتن جهاد، در آتش شوق می‌سوخت. او زبان را درباره معاویه و عمالش آزاد کرد، تا به حدی که معاویه تهدیدش نمود. اما حسین، حزب خود را وادار کرد که در طرفداری حق سختگیر باشند.
 
ـ عبدالحمید جودة السحار (نویسنده مصری): حسین (علیه‌السلام) نمی‌توانست با یزید بیعت کند و به حکومت او تن بدهد، زیرا در آن صورت، بر فسق و فجور، صحه می‌گذاشت و ارکان ظلم و طغیان را محکم می‌کرد و بر فرمانروایی باطل تمکین می‌نمود. امام حسین به این کارها راضی نمی‌شد، گرچه اهل و عیالش به اسارت افتند و خود و یارانش کشته شوند.
 
ـ علامه طنطاوی (دانشمند و فیلسوف مصری): (داستان حسینی) عشق آزادگان را به فداکاری در راه خدا بر می‌انگیزد و استقبال مرگ را بهترین آرزوها به شمار می‌آورد، چندانکه بر شتاب به قربانگاه، بر یکدیگر پیشی جویند.
 
ـ العبیدی (مفتی موصل): فاجعه کربلا در تاریخ بشر نادره‌ای است، همچنان که مسببین آن نیز نادره‌اند... حسین بن علی (علیهماالسلام) سنت دفاع از حق مظلوم و مصالح عموم را بنا بر فرمان خداوند در قرآن به زبان پیامبر اکرم وظیفه خویش دید و از اقدام به آن تسامحی نورزید. هستی خود را در آن قربانگاه بزرگ فدا کرد و بدین سبب نزد پروردگار، «سرور شهیدان» محسوب شد و در تاریخ ایام، «پیشوای اصلاح طلبان» به شمار رفت. آری، به آنچه خواسته بود و بلکه برتر از آن، کامیاب گردید

انتظار

 

 

دل میگه دلبر میاد
انتظارم سر میاد
پونه از خاک در میاد
یارم از سفر میاد
پونه از خاک در میاد
یارم از سفر میاد

میدونه فصل بهاره
دل یارش بی قراره
میدونه طاقت نداره
سر راه چشم انتظاره
میدونه بی آشیونم
میدونه بی هم زبونم
نمی خواد تنها بمونم
با وفا و مهربونم
منو تنها نمی ذاره میدونم
رو دلم پا نمی ذاره میدونم
منو تنها نمی ذاره میدونم
رو دلم پا نمی ذاره میدونم

گل میاد بهار میاد
بوی عطر گل یار میاد
آرزو به بار میاد
به دلم قرار میاد
میدونه دنیا سرابه
آرزو نقش بر آبه
زندگی بی عشق و مستی
میدونه رنج و عذابه
منو تنها نمی ذاره میدونم
رو دلم پا نمی ذاره میدونم
منو تنها نمی ذاره میدونم
رو دلم پا نمی ذاره میدونم

دل میگه دلبر میاد
انتظارم سر میاد
پونه از خاک در میاد
یارم از سفر میاد
پونه از خاک در میاد
یارم از سفر میاد

یادگاری

خودت خواستی که من مجبور باشم 


برم جایی که از تو دور باشم 


تو پای منو از قلبت بریدی 


خودت خواستی که من اینجور باشم 


خودت خواستی که احساسم بشه سرد 


خودت خواستی نمیشه کاریم کرد 


می دیدم دارم از چشمات میفتم 


مدارا کردمو چیزی نگفتم 


برام بودن تو بازی نبودو 


به این بازی دلم راضی نبودو 


از اول؛اخرش رو میدونستم 


تو تونستی ولی من نتونستم 


برات بودن من کافی نبودو 


حقیقت این که می بافی نبودو 


دارم دق می کنم از درد دوری 


می خوام مثل تو شم 


اما چه جوری... 

اگر دختری عاشق...

 اگر دختری عاشق یک پسر شد ؟؟

 

ادامه مطلب ...