سلام
تصمیم دارم یه نفرو وارد زندگی خودم بکنم ازش خوشم اومده دلم می خواد اونو داشته باشم نه به عنوان کسی که بهش وابسته باشم و عشق بورزم بلکه به عنوان یه دوست حقیقی و نزدیکم می خوام داشته باشمش اون مهربونه خوبه با من کنار میاد منو می فهمه احساس می کنم که دوستش دارم و جالب توجه اینه که اونو هرگز ندیدمش و فردا می خوام واسه اولین بار ببینمش مطمئنم نظرم عوض نمیشه با دیدنش چیزی تغییر نمی کنه بلکه گمون کنم بهش نزدیکتر هم بشم
برای خودم هم هیچ قید و بندی نذاشتم آخه معمولا من واسه خودم قید و بندام رو تایین می کنم و کس دیگه یا چیز دیگه ای حق نداره در این مورد تو کارم دخالت کنه که البته می کنن ولی من همه چیز رو نادیده و یا نشنیده می گیرم شاید کمی غدم خصوصیت بدی نیست برای من
شاید اگه بشه می خوام یه کم هم از زندگیم لذت ببرم می خوام تا حدی همه چیز مثل اونی باشه که می خوام حالا دیگه 17 سال از زندیگم می گذره و حالا می خوام لذت ببرم و عوض اون 17 سال رو در بیام
آدم بدبختی نیستم ولی می خوام خوشبخت تر باشم اشکالی که نداره؟
دیگه نمی خوام اخم کنم و نمی خوام یه وبلاگه اخمو هم داشته باشم راستی تولد وبلاگم نزدیکه تا بعد خداحافظ
ما دو نفریم ...
همیشه با همیم ...
در تنهایی هایمان ...
با هم می خندیم ...
با هم گریه می کنیم ...
با هم خوشحال می شویم ...
با هم غصه می خوریم ...
با هم دلتنگ می شویم ...
و با هم می میریم ...
ما دو نفریم :
من و خودم ...................................
شهوت صرفاً یک امر طبیعی و ذاتی به شمار می رود که برای جذب جنس مخالف به یکدیگر در وجود انسان ها قرار داده شده است. می توان گفت که بدون وجود شهوت انتظار نمی رود که هیچ گونه عشق و یا محبتی میان زن و مرد شکوفا گردد.
شکی نیست که این حس در تمام افراد وجود دارد و تنها راهی است که می تواند به جدایی میان جنس مونث و مذکر پل بزند.
از سوی دیگر یکی از فاکتورهایی که وجود آدمی را شریف و اصیل می سازد، عشق است. عشق یکی از عالی ترین صفات انسانی که به واسطه آن افراد سعی می کنند "بهتر" باشند. انسان ها شاید تنها به دلیل شهوترانی و زیاده خواهی با یکدیگر درگیری ایجاد می کنند؛ اما برای تشکیل خانواده و زندگی مشترک تنها یک دلیل وجود دارد و آن هم چیزی نیست جز عشق.
مسافر شهر غمی
غریبی مثل خودمی
تو صورتت پر از غمه
غصه داری یه عالمه
دوست داری درد و دل کنی
دلت گرفته از همه
غریبه توی غربت
نگی چی شد محبت
بگی میگن دیوونه است
حرفاش چه بچه گونه است
تقصیر آدما نیست
این همه درد دوا نیست
آب و نون و نفس
کجا اومدی تو قفس
تو هم مثل همه ما ها
سر دو راهی موندی و
دل رو به دریاها زدی
گفتی غریبی بهتره
واسه همه در به درا
این دیگه راه آخره
تو شک و توی تردید
چشمات کجا رو می دید .........
من همونم که همیشه
غم و غصم بیشماره
اونیکه تنهاترینه
حتی سایه ام نداره
این منم که خوبیارو
کسی هرگز نشناخته
اونکه در راه رفاقت
همه هستیشو باخته
هر رفیقه راهی با من
دو سه روزی همسفر بود
انتهای هر رفاقت
واسه من چه زود گذر بود
هر کی با زمزمه عشق
دو سه روزی عاشقم شد
عشق اون باعث زجره
همه دقایقم شد
اونکه عاشق بود و عمری
از جدا شدن میترسید
همه هراس و ترسش
به دروغش نمی ارزید
چه اثر از این صداقت
چه ثمر از این نجابت
وقتی قد سر سوزن
به وفا نکردیم عادت
من همونم که همیشه
غم و غصم بیشماره
اونیکه تنهاترینه
حتی سایه ام نداره
این منم که خوبیارو
کسی هرگز نشناخته
اونکه در راه رفاقت
همه هستیشو باخته
هر رفیقه راهی با من
دو سه روزی همسفر بود
انتهای هر رفاقت
واسه من چه زود گذر بود
هر کی با زمزمه عشق
دو سه روزی عاشقم شد
عشق اون باعث زجره
همه دقایقم شد
اونکه عاشق بود و عمری
از جدا شدن میترسید
همه هراس و ترسش
به دروغش نمی ارزید
چه اثر از این صداقت
چه ثمر از این نجابت
وقتی قد سر سوزن
به وفا نکردیم عادت
من همیشه مشکوک بودم به فالگیر ... یادت میاد؟ میگفتم فالگیر دروغ میگه و تو میگفتی فالنویس اینگونه میخواهد....!!!!! من هنوز هم از فالگیرو فالنویس بیزارم
گرچه میدانم که نه حافظ و نه خدای حافظ مقصر نیستند ....
تو دلت با من نبود....
و اینرا هم فالگیر میدانست هم فالنویس .....
فال
فال من تصویری از دردو غمه
تو گلوم یه بغض گنگو مبهمه
فال تو لب به لب از شادیو شور
تو صدات داد میزنه حرف عبور
من اسیر خاطرات گنگو بد
پرم از حسرت تو تا به ابد
تو پر از رفتن و جاده های دور
توی سرزمینی از جنس بلور
سرنوشتامون دو تاس راهمون از هم جداس
تو بمون چارهء تو فقط دعاس
من میرم که جام فقط پیش خداس
من مخاطب صدای گریه هام زوزهء باد
تو وخاطراتی که بدون تو میره ز یاد
فال من فال تو بود اونروزا که خودت بودی
اونروزا که از تو چشام شعرای نو میسرودی
واسه دلتنگیت نمازو روزه و تکرار هر روز دعا
من ساده کافرانه تو بودی واسم خدا
آهای تو که دم از صداقت میزنی
با توام که تیشتو از روی عادت میزنی
فال من مشابه فال تو بود همونروزا که نبودی
اون که اینطوری نوشت فال منو خودت بودی
یادته گفتی چه قد ستاره ها قشنگه شب تو آسمون؟
گفتی چه قدر دوست داره هنوز خدای مهربون؟
من نگفتم از سیاهی به خیالم بیگناهی
بری برنگردی هیچوقت کاش الهی
دوست داشتن چه نشانه هایی دارد
بعضیها معتقدند انسان بدون عشق نمیتواند به زندگی ادامه دهد و دائما احساس میکند یک چیز کم دارند. نقطه عطف عشق در جامعه ما ازدواج است. روز به روز از تعداد ازدواجهای اجباری کاسته شده و دختر و پسر خودشان تصمیم به ازدواج با هم میگیرند. در این چنین شرایطی وجود عشق و محبت بین طرفین یکی از عاملهای مهم و تعیینکننده در این تصمیم است. پس میتوان به این نتیجه رسید که تقریبا تمام ازدواجهای امروزی با عشق آغاز میشوند. اما آنچه ما میخواهیم بررسی کنیم سرنوشت این عشق است که به کجا کشیده خواهد شد و چه بلایی سر آن میآید و در میان زندگی زنــــــــاشویی بعد از ازدواج چه نشانههایی از آن باقی میماند.
برای آن که بتوانیم به کسی محبت کنیم اول از همه باید دیدگاه طرف مقابل را درباره محبت کردن بدانیم ، این کار را باید قبل از ازدواج انجام دهیم تا ببینیم آیا کسی که میخواهیم به عنوان همسر انتخاب کنیم با روحیات ما همخوانی دارد یا خیر.
برای یافتن این دیدگاه باید این سوال را از خود و طرف مقابلتان بپرسید که به نظر شما اگر کسی شما را دوست داشته باشد چگونه باید آن را ابراز کند و به تعبیری دیگر مظاهر محبت و عشق چیست؟ در جواب این سوال دیدگاه همه راجع به محبت معلوم میشود. بعضیها محبت را بیشتر در مادیات میبینند مثلا از گرفتن یک کادو گرانقیمت میفهمند که کسی دوستشان دارد. بعضیها گفتار عاشقانه را دوست دارند و میخواهند کسی که دوستشان دارد دائما به آنها ابراز علاقه کلامی کند و بسیاری از نمودهای دیگر محبت و عشق ورزیدن که بر اساس سلیقه و شخصیتهای متفاوت، متغیرند. پیدا کردن این ترجیحات در خود و طرف مقابل به ما این امکان را میدهد که محبت خود را آنطور که میخواهیم به همسرمان ابراز کنیم و نتیجه مطلوبی بگیریم.
وقتی کسی را دوست دارید
تنها با گفتن دوستت دارم نمیتوان به کسی ثابت کرد که دوستش داریم. عشق و محبت احساسی است که نسبت به کسی در ما به دلایل مختلفی ایجاد میشود. وقتی کسی را دوست داریم به خاطر این دوست داشتن خیلی کارها میکنیم و خیلی از رفتارها را انجام نمیدهیم. وقتی کسی را دوست دارید:
1-- به او دروغ نمیگویید.
2- غرورش را نمیشکنید.
3- به خانوادهاش و کسانی که دوست دارد احترام میگذارید.
همسر شما از دل یک خانواده آمده است که اگر آن خانواده نبود همسر شما نیز امروز در کنار شما نبود پس به خاطر وجود همسرتان که دوستش دارید باید از خانوادهاش سپاسگزار باشید و به خاطر همسرتان به آنها احترام بگذارید و مطمئن باشید که همسر شما قدردان این احترام خواهد بود.
4- او را به باد نقدهای بیرحمانه نخواهید گرفت.
این به معنی تایید همه جانبه همسرتان نیست که هر کسی ایراداتی دارد اما اگر کسی بخواهد همیشه تنها ایرادات شما را بگوید قطعا خسته خواهید شد. همیشه نقاط مثبت را در کنار نقاط منفی و بیشتر ببینید تا به همسرتان احساس ارزشمند بودن بدهید و از بهانه گیری و ایرادهای بیخود بپرهیزید.
5- با او لجبازی نمیکنید. وقتی همسرتان را دوست داشته باشید در برابرش موضعگیری نمیکنید و در برابر خواستهها و رفتار او لج نمیکنید.
6- وقتی اشتباهی در قبال همسر خود مرتکب میشوید به راحتی و بدون قید و شرط از او عذرخواهی میکنید. اشتباه کردن در زندگی اجتناب ناپذیر است و یکی از راههای برطرف کردن اثرات این اشتباه در ذهن طرف مقابل عذرخواهی است که این عمل در برابر کسی که دوستش دارید باید برایتان بسیار راحت باشد چرا که غرور در برابر معشوق جایی ندارد.
7- او را در کارها و تصمیماتتان دخیل میکنید. وقتی همسرتان را دوست داشته باشید همیشه میخواهید نظر او را راجع به همه چیز جویا شوید و کاری کنید که او را خوشحال میکند پس همیشه با او مشورت میکنید و تصمیماتتان را به تنهایی نمیگیرید.
اختلاف نظر هم در زندگی زناشویی اجتنابناپذیر است اما برخورد همسران در این اختلاف نظرها میتواند آن را مشکل ساز و یا سازنده کند.
8-اگر مخالفتی با او دارید با آرامش قانعش میکنید. اختلاف نظر هم در زندگی زناشویی اجتنابناپذیر است اما برخورد همسران در این اختلاف نظرها میتواند آن را مشکل ساز و یا سازنده کند. پس اگر همسرتان را دوست داشته باشید با آرامش با او سخن میگویید و دلیل مخالفتتان را روشن و واضح برایش توضیح میدهید و آنگاه میتوانید قانعش کنید.
9- به او در کارهایش کمک میکنید. زن و مرد باید در همه چیز با هم همکاری داشته باشند. درست است که این دو در زندگی وظایف مشخصی دارند اما امروزه این مرزها کمرنگ شده و زن و مرد در بیرون و داخل خانه در همه چیز همکاری میکنند. پس به راحتی میتوان این کمک کردن را در زندگی امروزه معنی کرد.
10-اگر گاهی حوصله ندارد و غمگین است کمکش میکنید. اگر همسرتان غمگین یا عصبانی یا بیحوصله است اگر دوستش داشته باشید تمام تلاشتان را میکنید که این احساس منفی را از او دور کنید یا اگر لازم باشد به او فرصت دهید تا بتواند به حالت عادی برگردد نه اینکه بیشتر به او خرده بگیرید و او را ناراحتتر کنید. گاهی آرامش داشتن در برابر کسی که عصبانی است او را بیشتر عصبانی میکند. اگر همسرتان را عصبانی کردید با آرامش بی موقع خود ، او را عصبانیتر نکنید چرا که او فکر میکند آنقدر برایش ارزش ندارید که وقتی ناراحت است عین خیالتان نیست.
11- میتوانید به راحتی اشتباهات او را ببخشید و فـرامـوش کـنـیـد. درسـت است که بعضی اشتباهات بخشودنی نیست اما تعداد آنها بسیار کم است و معمولا در زندگی اشتباهات کوچکی پیش میآید که میتوان با محبت از آنها گذشت و با صحبتهای منطقی از بروز دوباره آن جلوگیری کرد.
12- از اینکه در کنارش هستید خوشحالید و نمیخواهید از کنارش فرار کنید. بعضی از زن و شوهرها دائما میخواهند از هم فرار کنند و تنها باشند و یا با دیگران وقت بگذرانند. درست است که ممکن است گاهی انسان به تنهایی و خلوت کردن نیاز پیدا کند اما طبیعتا در اکثر اوقات از اینکه در کنار فردی که دوستش دارید هستید لذت میبرید و میشود این خوشحالی و لذت را نشان دهید تا همسرتان بداند که در کنارش خوشحالید.
13- با لذت گذشت خواهید کرد و تمام چیزهای خوب را برای همسرتان میخواهید. این گذشت به معنی نادیده گرفتن خودتان نیست بلکه وقتی کسی را دوست دارید اول به او میاندیشید و بعد به خودتان.
14- در جملههایتان کمتر از من استفاده میکنید و بیشتر از او و خوبیهایش میگویید.
بسیاری کارهای دیگر که وقتی کسی را دوست داریم انجام میدهیم یا نمیدهیم در این دسته جای دارند که میتوان با دقت در انـتـظـارات خـودمـان در بـرابر کسی که ادعا میکند دوستمان دارد آنها را بیابیم. در واقع کارهایی که خودمان از همسرمان انتظار داریم میتواند فهرست خوبی از این دسته باشد.
چندی پیش این خبر در خبر گذاریها درج شده بود و اینک عکس دسته جمعی آنها
شهر "گلوچستر" در ایالت ماساچوست در ماه ژوئن با بحران جدیدی رو به رو شد. 17 نفر از دختران نوجوان 14 تا 16 ساله دبیرستانی در این شهر باردار بودند. کارشناسان بهداشتی در این زمینه اعلام یک اپیدمی کردند. در مدرسهای با 1200 دانشآموز 150 آزمایش بارداری در فاصله اکتبر 2007 تا می 2008 انجام شده بود. کارکنان مراکز بهداشتی از دختران نوجوانی خبر دادند که پس از مثبت شدن آزمایش به نشانه موفقیت کف دست خود را به کف دست دختران دیگر میکوبیدند.
دردم از یارست درمان نیز هم
دل فدای او شد جان نیز هم
اینکه میگویند ان خوشتر زحسن
یار ما این دارد و ان نیز هم
هر دو عالم یک فروغ روی اوست
گفتمت پیدا و پنهان نیز هم
یاد باد آن کو به قصد جان ما
زلف را بشکست و پیمان نیز هم
خون ما آن نرگس مستانه ریخت
وان سر زلف پریشان نیز هم
داستان در پرده میگویم ولی
گفته خواهد شد به دستان نیز هم
چون سرآمد دولت شبهای وصل
بگذرد ایام هجران نیز هم
اعتمادی نیست بر کار جهان
بلکه بر گردون گردان نیز هم
عاشق از قاضی نترسد می بیار
بلکه ازیر غوی سلطان نیز هم
محتسب داند که میثم می خورد
و آصف ملک سلیمان نیز هم