عـــــشـــــــــــــقهای ســــــــــــــــــوخــــتــــــــــه

همیشه حــــــرارت لازم نیست، گـــــاه از ســـــردی یک نگاه میتوان آتـــش گرفــــــت

عـــــشـــــــــــــقهای ســــــــــــــــــوخــــتــــــــــه

همیشه حــــــرارت لازم نیست، گـــــاه از ســـــردی یک نگاه میتوان آتـــش گرفــــــت

دانلود داستان سحر

انـــدکی صـــــبر سحــــــــر نـــزدیک اســــت 

 

رمــــــــــــــــــــــــــانـــــــــی عــــاشــــــــــــقانــــــــــــــــــه   

نوشتــــه فهیـــــمه نــادری فــــرد

بــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه صـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــورت pdf 

 

 

 

 

لیــــنــــک دانــــــــــلـــــــــــــــــــود 

دکلمه ...

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

دختر خوشگل و پدر روحانی

 

 

توی گمرک بین المللی یک دختر خوشگل که یه موصاف کن برقی نو از یه کشور دیگه خریده بوده از یه پدر روحانی می خواد کمکش کنه که این موصاف کن رو تو گمرگ زیر لباسش بزاره و بیرون ببره تا خانم خوشگله مالیات نده.
پدر روحانی می گه: باشه ولی به شرطه اینکه اگه پرسیدن من دروغ نمی گم.
دختره که چاره نداشته می گه باشه.
دم گمرگ مامور می پرسه: پدر چیزی با خودت داری که اظهار کنی؟
پدر روحانی می گه: از سر تا کمرم چیزی ندارم!
مامور از این جواب عجیب شک می کنه و می پرسه: از کمر تا زمین چطور؟
پدر روحانی می گه: یه وسیله جذاب کوچیک که زن ها دوست دارن استفاده کنن ولی باید اقرار کنم که تا حالا بی استفاده مونده.
مامور با خنده می گه: خدا پشت و پناهت پدر. برو

جذب همسر

چگونه مردی با شیوه زندگی ملال آور، میتواند همسرش را به سمت خود جذب کند؟ 

 

 

ادامه مطلب ...

شکلات

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

فقط سه قدم مانده

 

عشق او رفته بود.

از شدت نا امیدی خود را از پل(( گلدن گیت)) پرت کرد.

از قضا چند متر دورتر دختری به قصد خود کشی شیرجه زدو مرد او را دید

دوتایی وسط آسمان همدیگر را دیدندو تبسمی تحویل هم دادند.

بعد خندیدند و سپس چشم در چشم هم دوختند و خیره هم شدند و

در همان لحظه کیمیای و جودشان جرقه ای زد .

و طمع عشق را چشیدند که طمع یک عشق واقعی بود

فهمیدند که پس از سالها گم شده خود را پیدا کردند

اما افسوس که فقط سه پا با سطح آب فاصله داشتند