امضا شناسیکسانی که به طرف عقربهای ساعت امضاء میکنند انسانهای منطقی هستند
کسانی که بر عکس عقربههای ساعت امضاء میکنند دیر منطق را قبول میکنند و بیشتر غیر منطقی هستند
کسانی که از خطوط عمودی استفاده میکنند لجاجت و پافشاری در امور دارند
کسانی که از خطوط افقی استفاده میکنند انسانهای منظّم هستند
کسانی ک با فشار امضاء میکنند در کودکی سختی کشیدهاند
کسانی که پیچیده امضاء میکنند شکّاک هستند
کسانی که در امضای خود اسم و فامیل مینویسند خودشان را در فامیل برتر میدانند
کسانی که در امضای خود فامیل مینویسند دارای منزلت هستند
کسانی که اسمشان را مینویسند و روی اسمشان خط میزنند شخصیت خود را نشناختهاند
کسانی که به حالت دایره و بیضی امضاء میکنند ، کسانی هستند که میخواهند به قله برسند
بی شک بیان مطالب افکار مختلف نشانه ی تائید آن نمی باشد
یک تست ساده و جذاب که باید با صداقت به سوالات ان پاسخ دهید
سوال دوم:
در راه دو بوته گل رز می بینید .یکی پر از رزهای قرمز و دیگری پر از رزهای سفید.شما تصمیم می گیرید 20 شاخه از رزها را برای او بچینید.چند تا را سفید و چند تا را قرمز انتخاب می کنید
(شما می توانید یا همه را یا از ترکیب دو رنگ انتخاب کنید)
سوال سوم:
با لاخره شما به خانه او می رسید .یکی از افراد خانواده در را بر روی شما باز می کند.شما می توانید از انها بخواهید که دوستتان را صدا بزند.یا اینکه خودتان او را خبر کنید.حالا چکار می کنید؟
سوال چهارم:
شما وارد منزل شده به اتاق او می روید ولی کسی انجا نیست.پس تصمیم می گیرید رزها را همان جا بگذارید.ترجیح می دهید انها را لب پنجره بگذارید یا روی تخت؟
سوال پنجم:
شب می شود شما و او هر کدام در اتاقهای جداگانه ای می خوابید.صبح زمانی که بیدار شدید به اتاق او می روید:به نظر شما وقتی که انجا می روید او خواب است یا بیدار؟
سوال آخر:
وقت برگشتن به خانه است ایا راه کوتاه و ساده را انتخاب می کنید؟
یا ترجیح می دهید از راه طولانی و جالب تر بوید؟
اگه می تونستم تو دنیا یه چیز دیگه باشم؟
می خواستم اشک تو باشم...!
که تو چشمات متولد بشم؟
روی گونه هات زندگی کنم...
و
روی لب هات بمیرم...
تو می رسی و غمی پنهان همیشه پشت سرت جاری
همیشه طرح قدم هایت شبیه روز عزاداری
تو می نشینی و بین ما نشسته پیکر مغمومی
غریب وخسته و خاک آلود؛ به فکر چاره ناچاری
شبیه جنگل انبوهی که گر گرفته از اندوهِ -
هجوم لشکر چنگیزی... گواهت این غم تاتاری
بیا و گریه نکن در خود که شانه های زمین خیسند
مرا تحمل باران نیست؛ تو را شهامت خودداری
همین که چشم خدا باز است به روی هرچه که پیش آید
ببین چه مرهم شیرینیست برای سختی و دشواری!!
کمی پرنده اگر باشی در آسمان دلم هستی
رفیق ماهی و مهتابی؛عزیز سرو وسپیداری...
چقدر منتظرت بودم !ببینمت کمی آسوده...
دوباره آمده ای اما؛ همان همیشه عزاداری!
یک تست ساده و جذاب که باید با صداقت به سوالات ان پاسخ دهید
سوال اول:
شما به طرف خانه کسی که دوست دارید می روید.
دو راه برای رسیدن به انجا وجود دارد:
ـ یکی کوتاه و مستقیم است که شما را سریع به مقصد می رساند ولی خیلی ساده و خسته کننده است
ـ اما راه دوم به طور قابل ملاحظه ای طولانی تر است ولی پر از مناظر زیبا و جالب است.
حال شما کدام راه را برای رسیدن به خانه محبوبتان انتخاب می کنید؟راه کوتاه یا بلند؟
سوال دوم:
در راه دو بوته گل رز می بینید .یکی پر از رزهای قرمز و دیگری پر از رزهای سفید.شما تصمیم می گیرید 20 شاخه از رزها را برای او بچینید.
چند تا را سفید و چند تا را قرمز انتخاب می کنید
(شما می توانید یا همه را یا از ترکیب دو رنگ انتخاب کنید)
سوال سوم:
با لاخره شما به خانه او می رسید .
یکی از افراد خانواده در را بر روی شما باز می کند.
شما می توانید از انها بخواهید که دوستتان را صدا بزند.
یا اینکه خودتان او را خبر کنید.
حالا چکار می کنید؟
سوال چهارم:
شما وارد منزل شده به اتاق او می روید ولی کسی انجا نیست.پس تصمیم می گیرید رزها را همان جا بگذارید.
ترجیح می دهید انها را لب پنجره بگذارید یا روی تخت؟
سوال پنجم:
شب می شود شما و او هر کدام در اتاقهای جداگانه ای می خوابید.صبح زمانی که بیدار شدید به اتاق او می روید:به نظر شما وقتی که انجا می روید او خواب است یا بیدار؟
سوال اخر: وقت برگشتن به خانه است ایا راه کوتاه و ساده را انتخاب می کنید؟
یا ترجیح می دهید از راه طولانی و جالب تر بوید؟
…………………………….
جواب ها
جواب سوال اول:
جاده نشان دهنده عشق است اگر راه کوتاه را انتخاب کرده اید.زود و اسان عاشق می شوید.
ولی اگر راه طولانی را انتخاب کردهاید به اسانی عاشق نمی شوید.
جواب سوال دوم:
تعدا رزهای قمز نشان دهنده ان است که در یک رابطه چقدر از خودتان مایه می گذاریدو تعداد رزهای سفید برعکس نشان می دهد که شما چقدر در ان رابطه از طرف مقابلتان انتظار محبت دارید.به طور مثال اگر 18 رز قرمز و 2 عدد رز سفید انتخاب کرده اید به معناست که شما 90? محبت می کنید و 10? انتظار محبت از طرف مقابل دارید.
جواب سوال سوم:
سوال سوم نشان دهنده طرز برخورد شما بامشکلات در یک رابطه است.اگر شما از اعضای خانواده درخواست کرده اید که محبوبتان را صدا بزند به این معناست که شما از مواجه شدن با مشکلات می ترسید و امیدوار هستید که مشکلات به خودی خود حل شوند.ولی اگر خودتان به اتاق رفته اید که او را از حظور خود مطلع کنید این نشان می دهد که شما با مشکلات روبرو می شوید و دوست دارید انها را هر چه زودتر حل کنید.
جواب سوال چهارم:
محل قرار دادن رزها نشان دهنده اشتیاق شما برای دیدن محبوبتان است. اگر انها را بر روی تخت میگذارید نشان می دهد که دوست دارید او را زیاد ببینید.و اگر انها را لب پنجره قرار می دهید یعنی اگر او را زیاد هم نبینید تحمل می کنید.
جواب سوال پنجم:
سوال پنجم نشان دهنده تفکر و طرز فکر شما در کاراکتور و شخصیت فرد محبوبتان است.اگر شما او را در حالی که خوابیده است در اتاق می بینید.این به این معنی است که شما او را همانطور که است دوست دارید.و اگر او را بیدار دیده اید یعنی انتظار دارید او مطابق میل شما بشود.
جواب سوال اخر:
راه بازگشت به خانه نشان دهنده دوام عشق شماست.اگر راه کوتاه را انتخاب کرده اید مدت عاشق بودن و دوست داشتن شما کوتاه است و اگر راه بلند را انتخاب کرده اید مدت زیادی در عشق خود پایدار خواهید بود
کلیپ خنده دار خانومی که برای پسر و دختران دم بخت می خونه خیلی خنده داره پیشنهاد می کنم حنما دانلود کنید
( حجم فایل : 1 مگابایت )
دانلود از لینک مستقیم
مرگ ! ---
دکتر گفت :
"متاسفانه دیگر برای شما نمی توانم کاری انجام بدهم ، برو خارج از کشور شاید امیدی باشد!"
با این بیماری لا علاج هر لحظه مرگ را به چشم می دیدم . بلیت و ویزا آماده شد ، سوار هواپیما شدم .. در آسمان موتور های هواپیما از کار افتاد ! .. خلبان گفت : "فقط یک معجزه می تواند ما را نجات دهد" ..
هواپیما با کله سقوط کرد در اقیانوس آرام!!.. اما از شانس خوب من زنده ماندم و یک قایق موتوری به دادم رسید ! .. اما باز هم به دلیل سرعت زیاد قایق چپه شد ! .. گفتم : "اینجا دیگه آخر خطه!" .. که ناگهان دستم به یک تکه تخته خورد ! .. آن را چسبیدم و هفت شبانه روز گشنه و تشنه میان اقیانوس روی آن لمیده بودم تا روز هشتم یک کوسه ی از من گرسنه تر متوجه من شد ! ، آرام آرام آمد تا من را یک لقمه ی چپ کند .. که از آسمان هلی کوپتری (همان بالگرد خودمان!) سر رسید و خدمه ی آن یک گلوله توی مغز کوسه زد و مرا نجات داد ! .. نفس عمیقی کشیدم و خدا را شکر کردم..
وقتی هلی کوپتر به شهر رسید مستقیم رفت تا روی سقف بیمارستان بنشیند .. تا آمد بنشیند پره های آن گیر کرد به سیم های برق و همه را خشک کرد به غیر من !.. چون من پتو دور خودم پیچیده بودم و زنده ماندم !
پزشک های خارجی شروع کردند به آزمایشات گوناگون و بعد هم گفتند: "شما خیلی خوش شانسی !، چون دیگر نشانه ای از بیماری نداری ! " .. و من خوشحال و مسرور جفتک زنان به خیابان پریدم .. که ناگهان زمین و زمان شروع کرد به لرزیدن !.. خلاصه این که زلزله آمد و سقف بیمارستان به کف زمین چسبید ! .. اما من بیرون بودم و زنده ماندم ! تنها نیش تیز یک پشه پشت گردنم را سوزاند! .. داشتم پشت گردنم را می خاراندم کهع عزرائیل آمد و گفت : "مرد حسابی! ، ببین چه الم شنگه ای راه انداختی ! .. مردن که این همه قرتی بازی نداره ! .. حتی در افسانه ها هم این قدر قهرمانان جان سخت نیستند ..! اما بهت مژده بدم ! .. پشه ای که پشت گردنت رو زد از نوع تسه تسه بود و فقط سه ثانیه زنده ای !! ..
سه ثانیه گذشت و من انگار هنوز نمرده ام !! .. بله درسته ! .. نمرده ام !
شــــــتــــرق ! .. ببخشید !، پس گردنی عزرائیل بود ! .. یعنی باید می مردم ! ...حالا شما فرض کنید مردم! ... فعلا فرض کنید تا بعد ! ... پیام اخلاقی : عمر فقط دست خداسـت !
پیام من به خوانندگان : بامزه بود نه ؟! .. هر هر هر بخندیم !
پیام خوانندگان به م ! : وا ! ....... تو هوز زنده ای ؟!