عـــــشـــــــــــــقهای ســــــــــــــــــوخــــتــــــــــه

عـــــشـــــــــــــقهای ســــــــــــــــــوخــــتــــــــــه

همیشه حــــــرارت لازم نیست، گـــــاه از ســـــردی یک نگاه میتوان آتـــش گرفــــــت
عـــــشـــــــــــــقهای ســــــــــــــــــوخــــتــــــــــه

عـــــشـــــــــــــقهای ســــــــــــــــــوخــــتــــــــــه

همیشه حــــــرارت لازم نیست، گـــــاه از ســـــردی یک نگاه میتوان آتـــش گرفــــــت

مَـَـرد

 

این بار اگر زن ِ زیبایی دیدید

هوس را زنده به گور کنید!

و خدا را شکر کنید برای خلق این زیبایی

زیر باران اگر دختری را سوار کردید

به جای شماره ، به او امنیت بدهید!

او را به مقصد ِ مورد نظرش برسانید...

نه به مقصد ِ مورد ِ نظرتان!

دَر تاکسی خود را به در بچسبانید ، نه به او!

بیائید فارغ از جنسیت

کَمی مَـَـرد باشید

کاش می فهمیدی....

ایـــن روز هـــا دلگـــــــرمی مــــی خـــوام
وگـــر نـــه چیــزی که زیـــاده 
ســرگــــرمیـــــه...

---------------------------

کاش می فهمیدی

برای این که تنهایم تو را نمیخواهم

برعکس

برای این که میخواهمت

تنهایم ... !!!

-----------------------------

چه تفاوت عمیقیست

بین تنهایی قبل از نبودنت

و

تنهایی پس از نبودنت..!

 -----------------------------------------

تنهایى راه رفتن سخت نیست

ولى وقتى ما این همه راهو با هم رفتیم

تنهایى برگشتن خیلى سخته !!!

بی کسی


چقدر تازگی دارد برایم

 

روزهایی که به امید آمدن کسی دل خوش نیستم

 

و شبهایی که از نیامدنش دلگیر نمیشوم !!!

 

بی کسی هم عالمی دارد


من و تو

ما محرم اسرار هم میشیم

چیزی واسه از دست دادن نیست

من مثل تو از عشق خط خوردم

اونی که میخوام عاشق من نیست

تو مثل من زخم زبون خوردی

اونی که میخواستی باهات  بد کرد

دستای عشق تازشو چسبید

دستای لرزون تو رو رد کرد

فکر من مثل تو درگیره

فکر تو مثل من آشوبه

عاشقی سخته تو این اوضاع

اما واسه هر دومون خوبه

ما هردو درگیر یه کابوسیم

باید یکم از غصه خالی شیم

این بهترین راه فرار ماست

ما  عاشق چشمای هم میشیم

تو چشمای هم خیره میمونیم

مثل دوتای دیوونه ی همدست

اما حواس هردومون باز هم

درگیر چشمای یکی دیگست

فکر من مثل تو درگیره

فکر تو مثل من آشوبه

عاشقی سخته تو این اوضاع

اما واسه هر دومون خوبه

چشم به راه....

قــول بــده کــه خــواهــی آمــد امــا هــرگــز نیــا!

اگــر بیــایــی هــمه چیــز خــراب می شــود!

دیــگر نــمی تــوانــم اینــگونــه بــا اشتــیاق بــه دریــا و جــاده خیــره شــوم!

مــن خــو کــرده ام بــه ایــن انتــظار، بــه ایــن پــرســه زدن هــا در اسکــله و ایستــگاه!

 اگــر بیــایــی مــن چشــم بــه راه چــه کســی بمــانــم؟


برگردد...

برگـَـــرد..

یادتـــــ ــ ـ را جا گذاشتــــ ـــ ـی..

نمی خواهم عُــمری به این امید باشَـــ ـــ ـم

که برای بُردنَش بر می گردی ..

زخم

زخمی در پهلویـم است

روزگار نمک می پاشــد

و مـن به خــود می پیچـــــم

و همه فــــکر می کنند می رقـــصم

 

پایان

بیا تمامش کنیم همه چیز را


که نه من سد راه تو باشم و نه تو مجبور به ماندن


نگران نباش


قول میدهم کسی جای تو را نمیگیرد


اما فراموشم کن


بخنـــــــــد


تو که مقصر نبودی


من این بازی را شروع کردم


 خودم هم تمامش میکنم


میـــــدانـــــــی؟


گاهی نرسیدن زیباترین پایان یک عشق است


بیا به هم نرسیم…!!!!!


 

 

اشک

بــــــــــی حـــس شـــــده ام از درد !


از بغــــــــــــــض !


فقط گاهــــــی 


خـط ِ اشکی…


میسـوزانـد صـورتـــــــم را.


عشق....


تقدیم به امیر از طرف لیلا

من هزار بار نبودنت را مشق کردم اما 
به دفتر دل نام تو ماندو من پاک شدم 
می نویسم از یادها ... 
اگر خاطری از خاطرم یادت هست بدان 
بادمرا برد و طوفان غم زد جانم را اما.. 
یاد تو در لوح سینه محفوظ ماندوو من محو شدم 
می نویسم از چشم ها 
از مژه های بلند آغشته به اشک 
دیدی نیامدی و گریه نور دیدگانم را برد 
می نویسم عشق ... 
تمام عمر من دوست داشتن توست 
همان کسی که فیلم خنده را بازی کرد و از غمت مرد 
عزیزدل امیر فرهاد پیشه ام 
ببخش اگر لیلای تو تلخ بود و ناشیرین 
ولی مرحبا به ناز دستانت که تیشه ات به جای کوه به جانم خورد 
اگر عشق دیوانگی است و جنون 
اگر تو لحظه ای به یادمن هستی 
بدان من همان معشوق عاشق دیوانه ای هستم 
که بی هوا از دلت خط خورد 
دیر نشد هنوز هم نفس می کشم 
ذهن من خالی از نامحرمان هست 
بهانه نکن اگر پای آمدنت نیست 
اگر یاد من را کسی از خاطرت برد 

عشق تو سرشار از تردیدها بود 
لیلای تو لیلی شدن را خوب تمرین کرد 
ببخش اگر ظرف تو را شکست 
مجال ندادی بگوید 
آتش عشق تو آرامش را برد 

به خدا هنوز هم باورم نیست 
که برای کسی مردم 
که گمان برد قلبم لایق نیست 

حرف آخرم اینست: 
امیر تو پادشه دلم بودی و ندانستی 
دیدی نیامدی و باد تاج و تختم را برد 
هنوز هم به انتظارت هستم 
اگر عشق پاکمان در دلت نمرد