عـــــشـــــــــــــقهای ســــــــــــــــــوخــــتــــــــــه

عـــــشـــــــــــــقهای ســــــــــــــــــوخــــتــــــــــه

همیشه حــــــرارت لازم نیست، گـــــاه از ســـــردی یک نگاه میتوان آتـــش گرفــــــت
عـــــشـــــــــــــقهای ســــــــــــــــــوخــــتــــــــــه

عـــــشـــــــــــــقهای ســــــــــــــــــوخــــتــــــــــه

همیشه حــــــرارت لازم نیست، گـــــاه از ســـــردی یک نگاه میتوان آتـــش گرفــــــت

عکس روز کوچکترین پدر جهان:

عکس روز کوچکترین پدر جهان:

به گزارش روزنامه سان ، الفى پسر 13 سالۀ انگلیسی که چهره‌اش او را بیش از 8 سال نشان نمى‌دهد از دوست دختر 15 سالۀ خود (چنتل) صاحب فرزند دخترى شد. آن دو وقتى ‌از موضوع مطلع شدند تصمیم به سقط جنین گرفتند اما بعد پسرک فکر کرد بد نیست که پدر شدن را نیز تجربه کند. الفى که هیچ درآمدى ندارد و تنها گاهى اوقات حدود 10 پوند از پدرش پول تو جیبى دریافت مى‌کزده است به گفتۀ خود هیچگاه عواقب این تصمیم خود را نسنجیده بوده است. پسرک شرح مى‌دهد که در سال گذشته زمانى‌که تنها 12 سال داشته است براى ‌اولین بار ارتباط را با دوست دخترش تجربه کرده که نتیجه‌اش چنین شده است. پدر الفى که با این چالش روبرو شده است اظهار مى‌دارد که دیگر براى هر تصمیمى دیر شده است و تنها باید مطمئن شد که پسرش در این سن به فکر بدنیا آوردن بچۀ دیگرى ‌نباشد

 

تجربه

وقتی کاری از دست شما ساخته نیست، از «پا»هاتون کمک بگیرید.


هر کس «ساز» خودش را می زند، اما مهم شما هستید که به هر سازی نر/ق/صید.


سعی کن مثل برق زندگی کنی، چون عمر مثل باد می گذرد.


با عطسه ای در رویا، گلهای پیراهنش پرپر شد.


بعضی ها خوب حرف می زنند و بعضی ها حرف خوب می زنند.


به محض این که غم ترور شد، فرصتی برای حضور لبخند به وجود آمد.


وقتی زندگی اش به آخر خط رسید، عزرائیل به گردنش مدال آویزان کرد.


تصمیم داشت با یک گل به خواستگاری دختر مربی فوتبال برود.


عاشق معشوق بزرگش را در دل کوچکش جای داد.


چون دل و دماغ نداشت، در انظار ظاهر نمی شد!


وقتی رؤیاهایش به پایان رسید، ترمز دستی قطار را کشید.


کشمش، انگور بازنشسته است.


«فقیر» یک حرف از «غنی» بیشتر دارد.


عقب ماندن از جهان را فقط با توقف زمان می توان جبران کرد.

 

بعضی ها مشغول ساخت و ساز هستند و بعضی ها مشغول ساخت وپاخت.

 

قلم پاچه خوار همیشه نوکش چرب است.

 

 تصویر آتشفشان دستم را سوزاند.

 

 دستهایم حرفهای زیادی برای گفتن دارد.

 

فکر نان باش که خربزه گران است .

 

زنها برای این آفریده شده اند که نگذارند سرمایه شوهرشان تمرکز پیدا کند

.

از گرسنگی زبان مادریش را خورد.

 

 وقتی قمارباز دلش را باخت از بانک وام ازدواج گرفت.

 

وقتی آخرین نگاهش را ذخیره نمودم قلبم ویروس گرفت

.

 ابرها برای تبانی با خشکسالی قرص ضد بارداری خوردند.

 

نقاش فقیر خجالت میکشید.

 

در جشن تولد مرگم زندگی دعوت نداشت.

 

 پرنده خیالم قصد پروازهای برون مرزی دارد.

 

 هنوز حقوق بشر پرداخت نشده ، تورم چند برابر شد.


شنبه روی جلد هفته است ، پنجشنبه پشت جلد و جمعه ضمیمه ی مزخرف آن

اس ام اس عید فطر

اس ام اس عید فطر – شماره 1:

به دلیل استقبال بی نظیر شما روزه داران عزیز, عید فطر به تعویق افتاده و ماه رمضان تا یک ماه دیگر تمدید گردید!

اس ام اس عید فطر – شماره 2:

کجایی؟؟ همه دارن رو پشت بوم دنبالت میگردن
آخه ماه من میخوان ببینن فراد عیده یا نه

اس ام اس عید فطر – شماره 3:

همیشه وقتی مهمونی ها تموم میشه، حس غریبی دارم…
چه برسه به این دفعه که مهمونی خدا داره تموم میشه…

اس ام اس عید فطر – شماره 4:

خدایا خیلی سعی کردم قدر این مهمونی رو بدونم ولی بازم احساس می کنم نتونستم…
یعنی سال بعد هم ما رو دعوت می کنی؟

اس ام اس عید فطر – شماره 5:

مناجات غضنفر باخدا : خدایا ماه رمضان را مانند المپیک هر 4 سال یک بار آن هم در یک کشور برگزار کن!!

اس ام اس عید فطر – شماره 6:

استشمام عطر خوش بوی عید فطر از پنجره ملکوتی رمضان گوارای وجود پاکتان

اس ام اس عید فطر – شماره 7:

و صد شکر که این آمد و صد حیف که آن رفت…

اس ام اس عید فطر – شماره 8:

وقتی یادم میاد خیلی ها بودن که پارسال آخرین ماه رمضونشون رو تجربه کردن، دلم میگیره… آخه شاید این بار نوبت من باشه که آخرین مهمونی ماه رمضون رو تجربه کنم…

اس ام اس عید فطر – شماره 9:

خدایا به ما توفیق ده تا از کسانی باشیم که حاصل دسترنج یکماه ی خود را در رمضان، از این به بعد هم حفظ کنیم.(آمین)

اس ام اس عید فطر – شماره 10:

و چقدر سخت است که این عزیزترین عید را بدون آن عزیزترین غایب از نظر بگذرانیم… اللهم عجل لولیک الفرج 

این هم از اس ام اس های شما:

اس ام اس عید فطر – شماره 11:

با پایان یافتن ماه رمضان، درهای رحمت خداوند بسته می شوند، مواظب باش لای در گیر نکنی!
ارسالی از: یک طلبه

اس ام اس عید فطر – شماره 12:

به نظرت این بی عدالتی نیست که توی عید سعید فطر، به کسانی که اسمشون سعید هستش، هدیه نمیدن؟
ارسالی از: سعید

طنز: دختران دانشجوی دانشگاه های دولتی از ترم 1 تا ترم ۸

ویژگی های کلی: این دختران از آن دسته دخترانی هستند که تا زمان ورود به دانشگاه با واژه ای به اسم پسر غریبه هستند و تنها وسیله نقلیه ای که سوار شده اند اتوبوس می باشد.از نظر شکل ظاهری بیشتر شبیه مردان غیرتمند و با خدا هستند!!!

 خصوصیات دانشجویان دختر:


ترم 1- اصولاً وقتی به آنها بگویید با سه حرف پ- س – ر یک کلمه معنی دار بسازید مخ آنها ERROR می دهد! چون فکر میکنند تنها دانشجوی این مملکت هستند عمراً کسی را تحویل نمی گیرند. و تا وقتی که قبل از اسمشان کلمه مهندس و دکتر را به کار نبرید جوابتان را نمی دهند! {پیشنهاد میکنم که در دختران ترم یکی (صفری) به دنبال GF نباشید چون اولاً پا نمی دهند و ثانیاً اگر حتی یکی از این دختران برای دوستی پا بدهد(یکی در هر 10 میلیون سال)همه به شما به چشم یک همجنس باز نگاه خواهند کرد !}

 فقط برای عملیات قضای حاجت به WC می روند.طولانی ترین مسیری را که طی میکنند مسیر دانشگاه تا خانه می باشد.به پسران همکلاسی به چشم خواستگار نگاه می کنند.تمام کتب ترم اول را می خرند و با دقت جلد میگیرند.سوژه خنده دانشجویان ترم بالایی هستند. وقتی به آنها سلام میکنید به چشم یک مزاحم خیابانی به شما نگاه میکنند!(بی جنبن دیگه!!!) در فاصله بین کلاسها نان و پنیر دستپخت مادر را میل میکنند تا انرژی بگیرند!

ترم 2 – همچنان قادر به ساختن کلمات معنی دار نمیباشند! متوجه میشوند به غیر از آنها افراد دیگری نیز به اسم دانشجو تو این مملکت هستند! به مقدار بسیار ناچیز از قطر ابروها کاسته میشودولی سیبیل جزیی از اعضای ثابت بدن می باشد.سر کلاس متوجه موجوداتی عجیب و غریب میشوند اما اسم آنها را نمی دانند.کماکان مسیر دانشگاه تا خانه بدون هیچ کم و کاستی طی میشود.نیمی از کتاب های ترم را میخرند و نیمه دیگر را از کتابخانه می گیرند.اگر به آنها سلام کنید در جواب زمزمه نامفهومی میشنوید با این مضمون:سلام علیکم ورحمة الله و برکاته! دو- سه بار از جلوی تریای دانشکده رد میشوند اما جرأت داخل شدن را ندارند!(استغفرالله)

ترم 3 - به معنای واژه پسر پی می برند و با ماهیت آن موجودات عجیب و غریب آشنا می شوند.به این نکته حیاتی پی می برند که تنها استفاده WC قضای حاجت نیست!!!سوژه خنده پیدا می کنند.همه کتابها را از کتابخانه می گیرند و متوجه میشوند که تا 4 جلسه میتوانند سر کلاس غیبت کنند.می فهمند که شهر خیلی بزرگ است و غیر از خانه شان جاهای دیگری هم دارد! تریا دانشکده تبدیل به پاتوق آنها میشود.در جواب سلام شما میگویند سلام!

ترم 4 – با واژه BF آشنا میشوند اما راه و رسم تور کردنش را بلد نیستند.ابروها نازک میشودو سیبیل ناپدید!در ساعت های استراحت بین کلاسها و حتی وسط کلاس ها به WC میروند!!!همیشه در دانشگاه از قسمتهای "پر پسر" عبور میکنند.شروع میکنند به پرسیدن آدرس از پسرای خوش تیپ دانشگاه!(نکته:اگر دیدید که جلوی در آموزش یه دختر ازتون آدرس آموزش رو پرسید پس: 1- دختره ترم 4 درس میخونه.2-شما خوشتیپید!.3 – یالا مخشو بزن دیگه چلمن!)


شروع میکنن به نوشتن جزوه !هر 2-3 شب یکبار به خانه میروند برای حاضری و به خاطر غر زدن های مامان بابا.(خوب پدر مادرن دیگه دلشون تنگ میشه شما به بزرگی خودتون ببخشید!) و تعویض لباس و بقیه روز ها خونه دوستشون درس میخونن!(آره جون خودت .بیچاره پدر ,مادره خبر نداره خوابگاه دخترا بغل خوابگاه پسراست!!!!) در جواب سلام شما میگویند:سلام.چطوری؟خوبی؟

ترم 5 –یکی از این موجودات خوش خط و خال (BF ) را بدست می آورند اما چون تازه کار هستند بامبول های زیادی سرشان پیاده میشود!اصلاً سر کلاسها نمی روند و از دانشگاه فقط با WC کار دارند!چون BF دارند دیگه احدی را تحویل نمیگیرند و درست مثل ترم یک میشوند( چون این دفعه فکر میکنن فقط خودشونن که BF دارند و آسمان باز شده این پسره افتاده تو بغل اینا! =آخر بی جنبگی)کوتاهترین مسیری را که طی میکنند مسیر دانشگاه به کافی شاپ و سپس خانه میباشد.از چهره مردانه گذشته تنها خاطره ای باقی مانده است!(اینجاست که میگن مردونگی مرده!!!)

به دلیل افزایش آرایشات روی صورتشون اضافه وزن می آورند و برای جبران آن از مقدار شلوار و مانتو شان کم میکنند!یک میز اختصاصی برای خودشان و BF شان در تریا دانشکده رزرو است!تابلو میشوند.کارکنان حراست دانشگاه آنها را به اسم کوچک می شناسند.سند کمیته انضباطی را به نامشان میکنند!
در جواب سلام شما (بعد از 10 دقیقه!) می گویند:اوا سلام ببخشید حواسم نبود(طرف داره عاشق میشه و حواسش یه جای دیگست....خاک بر سرت!)

ترم 6 – خیلی تابلو میشوند!عاشق میشوند! مورد سوءاستفاده قرار میگیرند!مشروط میشوند!!!

ترم 7 – به طرز وحشتناکی تابلو میشوند! در عشق شکست میخورند!مشروط میشوند!

ترم 8– دوباره آدم میشوند.دیگر تابلو نیستند چون جوانان مستعد دیگری جای آنها را میگیرند(من لذت می برم میبینم این جوونا.......!)جای جای دانشگاه برایشان خاطره انگیز است.مثل بچه آدم این ترم درس میخوانند فارغ میشوند.در به در دنبال شوهر میگردند.به نگهبان جلوی در دانشگاه هم پا می دهند.به اولین پیشنهاد جواب مثبت میدهند و از چاله به چاه می افتند!!!!

بعد از دانشگاه: ازدواج میکنند و رخت بچه میشورند!!!

عمر

عمر انقدر کوتاهه که تو هیچ فرصتی برای صبر و تامل نداری!!!!! 

و  آنقدر طولانیه که هر چه قدر هم که صبر کنی باز تمام نمی شه!!!!