عـــــشـــــــــــــقهای ســــــــــــــــــوخــــتــــــــــه

عـــــشـــــــــــــقهای ســــــــــــــــــوخــــتــــــــــه

همیشه حــــــرارت لازم نیست، گـــــاه از ســـــردی یک نگاه میتوان آتـــش گرفــــــت
عـــــشـــــــــــــقهای ســــــــــــــــــوخــــتــــــــــه

عـــــشـــــــــــــقهای ســــــــــــــــــوخــــتــــــــــه

همیشه حــــــرارت لازم نیست، گـــــاه از ســـــردی یک نگاه میتوان آتـــش گرفــــــت

تجاوز

۱- گوشی ام زنگ می‌خورد. دختری ناشناس آن طرف خط می پرسد که خبرنگار م ؟و من هم تصدیق می کنم.با عجله ماجرا رو شرح می‌دهد و از من می‌خواهد به آدرسی که فردا به من می دهد،بروم. قراراست یک هتل را پلمپ کنند...

۲-فردا خودم زودتر زنگ می زنم .میگه بزار برا فردا. ظاهرا کار عقب افتاده .میگه حال دوستش خوب نیست و....

۳-فرداش اما ساعت ۸ خودش زنگ میزنه و میگه برم جلو دادگستری اصفهان.تا میرسم از نشونیهاش میشناسمش . ماجرا را دوباره برام تعریف می کنه. همه رو هم نوشته و تکثیر کرده می خواد برای روزنامه ها ارسال کنه.

ماجرا:

چند ماه پیش دختری ساکن تهران به اصفهان سفر میکنه و در یکی از هتلهای اصفهان که اتفاقا سال قبل افتتاح شده بوده اقامت می کنه. مدت زیادی از اقامتش نمی گذره کسی در اتاق او را میزنه .پسرصاحب هتل برای دختر آب میوه رانی میاره .دختر اما تعجب می کنه چون درخواستی نکرده بوده. اما پسر اصرار میکنه و دختر هم حتما به رسم تشکر قبول میکنه.... دختر به تهران برمی گرده اما کم کم متوجه تغییر حالات جسم و روحی خود می شه ..بعد از مراجعه به پزشک و آزمایشهای مختلف متوحه میشه که بارداره . اما چه جوری ؟ کی ؟ کجا؟ انکار فایده ای نداره . جواب آزمایشها چیز دیگری رو نشون میده.. بعد از کلی بحث و بررسی با پزشک و دوستان به این نتیجه میرسن که حتما زمانی ،جایی او را بیهوش کرده اند و بهش تجاوز شده . بالاخره بعد از بررسیها مطمئن میشه که مشکل از کی و کجاست . به همراه دوستش به اصفهان برمیگرده و ماجرا را صریح برای صاحب هتل تشریح می کنه. و چون تقریبا مطمئن بوده که پسر اون مقصره .می گه پسرتون باید حتما ازمایش دی ان ای بده . اگه چیزی ثابت نشد ما را به خیر و شما را به سلامت ...

خلاصه آنها راضی میشن اما قبل از گرفتن جواب در آزمایشگاه پسر به صرافت می افتد و در مقابل پدر اعتراف می کند ...وقتی قضیه یه اینجا می رسد. برای اینکه کار به شکایت و دادگاه و... نرسد. از دختر می خواهند که بی خیال شود ، کودک را سقط کند تا در عوض آنها هزینه درمان وترمیم را بی سر و صدا و بدون آبرو ریزی پرداخت کند.

آزمایش هم کان لم یکن تلقی می شود . شتر دیدی ندیدی... ظاهرا قول ازدواج هم به دختر داده می شود .. عازم تهران می شوند .جنین بالاخره به نحوی با دارو و قرص سقط می شود .اما بعد که زمان عمل به قول و قرار می رسد پسر و همراهانش که از سقط شدن کودک مطمئن شده بودند یک باره زیر قول خود می زنند وبی سر و صدا در فرصتی به اصفهان باز می گردند به خیال اینکه دیگر هیچ مدرک و شاهدی هم برای اثبات قضیه وجود ندارد.. اما دختر که مستاصل مانده تنها راه را رفتن به همان آزمایشگاه می بیند. از بخت خوش او نمونه آزمایش هر دو هنوز آنجا موجود بوده( دوستش می گوید انگار دنیا را به آنها داده بودند ). خلاصه از همین طریق می توانند ادعای خود را ثابت کنند ....

الان پسر در زندان و منتظر حکم است .اما هتل بعد از پنج روز به دستور مقامات قضایی فک پلمپ شد...دختر را اشک ریزان در هنگام صحبت با یکی از قضات دیدم .ازاینکه چنین جفایی به او شده بود اما هتل به دستور مقامات فک پلملپ شده بود شاکی بود ..... از نحوه قضاوت و دادرسی شاکی بود .از برخورد نامناسب ماموران با خودش شاکی بود ...

دوستش اما بعد زنگ می زنه . میگه فعلا چیزی جایی چاپ نکنم . میگه می خواد قضیه را از طریق دفتر شاهرودی پی گیری کنه. و میگه بعدا تماس میگره تا مفصل باهام حرف بزنه و....

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد