به نام خداوند بخشند ه و مهربان
مهربان
مهربان ....
سلامی بی پاسخ ...
بی تو برای تو ...
چیز زیادی نمی خوام بگم ... فقط اینکه کسی که در درونش و با تمامی وجود زندگی رو حس می کنه و جاری و ساری می بینه و همیشه چشم به فردایی دوباره داره می تونه هر روز براش تولدی دوباره باشه ...
پس تولد همه ی شما مبارک ...
اما سالروز ها و یادبودها بهانه ای هستند برای دور هم بودن و به یاد هم بودن و در کنار هم جشن گرفتن تا بدونیم هنوزهم همدیگه رو دوست داریم و هنوز هم هستیم و زنده ایم و فراموش نشدیم ...
به هر حال چیز دیگه ای نمی خوام بگم ، فقط ...
ازت برای همه چیز ممنونم خدا ...
از تو هم ممنون که به یادمی ...
فال قهوه ...
باز تولدی دوباره / بی تو اما بی ستاره
اینبار هم باز مثل هر سال / جشن من کیکی نداره
مثل هر سال هیچکس ومن / شمعی که خاموش می مونه
درد این غربت و هرگز / نمی خوام کسی بدونه
منم و با کلی مهمون / توی کنج این خیالم
تو فنجون قهوه ی من / تنهایی باز شده فالم
امرو هم مثله همیشه / پره تنهائی و درده
فصل گرمای تموزه / اما اینجا خیلی سرد ه
مهمونام جنس خیالن / کیک و شمعی هم ندارم
حتی هیچکس یادشم نیست / من تو رو بهونه دارم
منم و با کلی مهمون / توی کنج این خیالم
تو فنجون قهوه ی من / تنهایی باز شده فالم