عـــــشـــــــــــــقهای ســــــــــــــــــوخــــتــــــــــه

عـــــشـــــــــــــقهای ســــــــــــــــــوخــــتــــــــــه

همیشه حــــــرارت لازم نیست، گـــــاه از ســـــردی یک نگاه میتوان آتـــش گرفــــــت
عـــــشـــــــــــــقهای ســــــــــــــــــوخــــتــــــــــه

عـــــشـــــــــــــقهای ســــــــــــــــــوخــــتــــــــــه

همیشه حــــــرارت لازم نیست، گـــــاه از ســـــردی یک نگاه میتوان آتـــش گرفــــــت

دوست دارم

  

من دوستت دارم ولی تو چی...

عشق از دید دیگران

۱- عشق از دیدگاه حاج آقا: استغفرالله باز از این حرفهای بی ناموسی زدی.(جمله عاشقانه: خداوند همه جوانها را به راه راست هدایت کند.)

۲- عشق از دید دختر حاج آقا: آه... خدای من یعنی میشه بدون اینکه بابام بفهمه من عاشق بشم. (جمله عاشقانه: ندارد)

۳- عشق از دید مادربزرگم: این حرفای بد و نزن. راستی این دختر اقدس خانم خیلی خانم و با کمالاته. تازه تحصیل کرده هم هست.(جمله عاشقانه: بریم خواستگاری...)

۴-عشق از دید بقال سر کوچه: والا دوره ما عشق مشغ نبود ننمون رفت و این سکینه خانوم رو واسه ما گرفت.(جمله عاشقانه: سکینه شام چی داریم...)

۵- عشق از دید اصغر کاردی(در زندان): مرامتو عشقه‌ عشقی.(جمله عاشقانه: چاقو خوردتیم لوتی...)

۶- عشق از دید یه دختر مدیوم کلاس و کمی بی غم: آه عزیزم کاش الان پیشم بودی بغلم می کردی سرمو میزاشتم روی شونه هات... (جمله عاشقانه: دوستت دارم عزیزم.)

۷- عشق از دید...(خودتون الان میفهمید از دید کی): عزیزم تو که عاشقمی پس چرا هزینه عمل کردن دماغمو نمی پردازی... واسه ناهار بریم سورنتو سالی با دوستش هم قراره بیاد دوست سالی واسش یه ماتیز (به قول بعضی ها دوو منگل) گرفته تو حتی حاضر نیستی واسه من که این همه دوستت دارم حتی یه پراید بخری.(جمله عاشقانه: عزیزم گوشی سونی میخوام... راستی دوستت هم دارم)

۸- عشق از دید کسی که بار اوله عاشق میشه: عزیزم باور کن بدون تو حتی یه لحظه هم نمیتونم زندگی کنم. تو واسم همه دنیا هستی... (جمله عاشقانه: فدات شم عزیزم خیلی خیلی دوست دارم)

۹- عشق از دید کسی که بار اولش نیست: عزیزم خیلی دوست دارم. باور کن  به خاطر تو شب ها با پای برهنه می خوابم.(جمله عاشقانه: آه عزیزم دیرم شده باید برم)

۱۰- عشق از دید راننده: رادیات عشق من از برایت جوش آمده. باور نداری بر آمپرم بنگر(جمله عاشقانه: عیزم دوست دار... بوبوبو)

۱۱- عشق از دید بعضی ها: آه خدا یعنی میشه بیاد خواستگاریم... (جمله عاشقانه: یا شابدالعظیم۱۰۰۰ تومن نذرت میکنم بیاد خواستگاریم)

۱۲- به دلیل نحسی از نوشتن معذوریم(حتی شما دوست عزیز)

۱۳- عشق از دید اراذل و اوباش: عشق مشغ سیخی چند. بروبچه سوسول دلت خوشه. خونه خالی نداری... (جمله عاشقانه: بوبوغ... خانم بیا بالا خوش میگذره)

۱۴- عشق از دید بابام: آخه پسر عشق واست نون و آب میشه... حالا بگو ببینم پدرش چیکاره است؟ (جمله عاشقانه: برو با دختر حاج آقا ازدواج کن)

۱۵- عشق از دید مادرها: وا مگه تو امسال کنکور نداری. عشق واسه بعد... مگه تو امسال فلان نداری. عشق واسه بعد... مگه تو امسال بهمان نداری. عشق واسه بعد... (جمله عاشقانه: جملات عاشقانه ای هنوز بیان نشده)

۱۶- عشق از دید کسی که در عشق شکست خورده: عشق یعنی کشک(جمله عاشقانه: برو کشکتو بساب)

تو رسمه مکتبه دل

تـــــو رسمـه مکتبه دل

        رهایی شرطه عشقـــه

                   مشــــکی فقط یه رمزه

                            یـه رنگیشم یه عشقـــه

                                    رنگــــه ما رنگه عشقــه

                                           عشقمـــــونم یــه رنگـه

                                    ســـــاده بگـم تا زنده ام

                            مشکــــی بـرام قشنگه

                   بعضی می گن که حرفه

           بعضی می گن که وهمه

    اونــی که مبتــــلا نیست

نمــی تونــــه بفهمــــــه

سفـــــرت بخیر,

سفـــــرت بخیر,

اگر میــــــری از اینجا تک وتنهــــــــــــا تایه شهر دور
بــــــرو که رفتن بدون ما می رسه به یه دنیــــــا نور
سفــــــرت بخیر,

برو گــر شکستــــی زمن می تونی دوبـــــــاره بساز
از دلی شکستـــــه,
 ناامیــــدوخستــــه تــو باز غــرورنمی خـوام بیـای!

نمــــــی خوام میونه تاریکیه من تو حـــــــروم بشی نمی خوام مثل یه شمع بسوزی برام تا تموم بشیبــــرو تـو بزرگی,

 نمـــــی خوام که فقــــط آرزوم بشی آرزوم بشی! 

به چشمی که تو را ببیند حسادت می کنم

به این امـــــــید می نویسم که شاید این نوشته ها

با چشمـــــــــــــــــــــــــانی که زیباترین منظره دنیا برای

مـــــــــن است خوانده شود تنهــــــــــــــــــا به این امیـــــــــــــــد...

بــــــــــــــــرای او کـــه بهــــــــــــــــــــــــترین است:

به میان رنگهای نقاشی ام پریده ای

بـــــــــــدون اجــــــــــــــازه

و مــــــن در انـبــــــــوه درختان پاییز

به دنبــــــــال رد پایی ا ز حضـــــــــــورت جا مانده ام

در جـــای خــــــــــالی میان انگشتــــــــــــــــــــانم در علامت سوال

نگاههای مبهمم در زیر جاده خط کشی شده ی چشمم

به دنبــــــــــــــــــــال تو می گردم

امـــــــــــا نیستی!

و مــــــــن تو را ندیده عاشق شده ام

و به یــــــــلدا سوگند که نمیدانستم عاشـــق شده ام

و این عشـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــق چه دامنگیر است...

و چه زیباســــــــــــــــــــــــــــــــــــــــت این عشق...

کاش ...کاش آسمـــــــــــــان نگاهت

 هیچ گاه طوفانی نمی شد

و ای کاش خدا آن زمان ما را که می آفرید

دستـــــــــــــــــــــــــــانمان را اینقدر از هم جـــــــدا نمی کرد

و ای کـــــــــــــــــــــاش تقدیــــــــــــــــرمان را جــــــــــــــــوری دیگر...

ملودی

گمان نمیکنم این دستها بهم برسند. 

دو دل شکسته ی در انزوا بهم برسند. 

ضریح و نذر رها کن بعید میدانم. 

دو دست دور به زور دعا بهم برسند. 

کدام دست رسیده به دست دلخواهش. 

که دستهای پراز زخم ما بهم برسند. 

شکوه عشق به زیر سوال خواهد رفت. 

وگرنه میشود اسان دو تا بهم برسند..... 

شانه هایت

سر به روی شانه های مهربانت میگذارم  

 
عقده ی دل می گشاید، گریه ی بی اختیارم

از غم نامردمی ها بغض ها در "ســیــنـــه" دارم 


شانه هایت را برای گریه کردن دوست دارم دوست دارم

شانه هایت را برای گریه کردن دوست دارم دوست دارم 


بی تو بودن را برای با تو بودن دوست دارم دوست دارم 


خالی از خودخواهی من برتر از آلایش تن 


من تو را بالاتر از تن برتر از من دوست دارم 


شانه هایت را برای گریه کردن دوست دارم دوست دارم

عشق صدها چهره دارد عشق تو آیینه دارد 


عشق را در چهره ی آیینه دیدن دوست دارم 


در خموشی چشم من را قصه ها وگفت وگو هاست 


من تو را درجذبه ی محراب دیدن دوست دارم 


من تو را بالاتر از تن برتر از من دوست دارم 


شانه هایت را برای گریه کردن دوست دارم دوست دارم 


بی تو بودن را برای با تو بودن دوست دارم دوست دارم

در هوای دیدنت یک عمر در چله نشستم 


چله را در مقدم عشقت شکستن دوست دارم 


بغض سر گردان ابرم قله ی آرامشم تو 


شانه هایت را برای گریه کردن دوست دارم 


من تو را بالاتر از تن برتر از من دوست دارم 


شانه هایت را برای گریه کردن دوست دارم دوست دارم 


بی تو بودن را برای با تو بودن دوست دارم دوست دارم

حرف دل

شعله زد عشق و من از نو ، نو شدم ، پر شدم از عشق تو ، مملو شدم
شوق شیدایی مرا از من گرفت ، من به خود برگشتم از تو ، تو شدم
آه با تو من چه رعنا میشوم ، آه با تو من چه زیبا میشوم
عطر لبخند خدا میگیرمو ، شکل آواز پری ها میشوم


نفس بکش

من و مزرعه یه عمر ه
چشم براهه یه بهاریم
زیر شلاق زمستون
ضربه ها رو میشماریم

توی این شب غیر گریه
کار دیگه ای نداریم
هرکی خوابه خوش به حالش
ما به بیداری دچاریم

تن این مزرعه خشک
تشنه ی بزره دوبارست
شب پر از حظور تلخ
جای خالی ستارست
مزرعه دزدیدنی نیست
فردا میلاد بهاره
دیگه این مزرعه هرگز
ترسی از خزون نداره

نفس بکش نفس بکش
اینجا نفس غنیمته
توی سکوت مزرعه
صدای تو یه نعمته
نفس بکش


من و مزرعه یه عمره
چشم براهه یه بهاریم
زیر شلاق زمستون
ضربه ها رو میشماریم

اگه تو بری

مگه می شه یه پرنده
بمونه بی آب و دونه
مگه می شه که قناری
توی بغض آواز بخونه
اگه تو بری ز پیشم
من همون قناری می شم
که تو بغض و گریه هاشم
میگه میخوام با تو باشم
مگه میشه که ستاره
توی آسمون نباشه
یا گلی به خاطراتم
عطر یاد تو نپاشه
اگه تو بری ز پیشم
من همون ستاره می شم
که تو هفتا آسمونم
نمی خوام بی تو بمونم

مگه می شه ماهیا رو
بگیریم از آب چشمه
یا گلای باغ عشقو
بزاریم یه عمری تشنه
اگه تو بری ز پیشم
من همون ماهیه می شم
که بدون آب و دریا
میمیرم بی کس و تنها
مگه میشه گلدونا رو
بذاریم تو حسرت آب
یا شب قشنگ عاشق
بمونه بی نور مهتاب
اگه بری ز پیشم
من همون گلدونه می شم
که واسه یه قطره آب
می کشم حسرت توی خواب

مگه می شه یه پرنده
بمونه بی آب و دونه
مگه می شه که قناری
توی بغض آواز بخونه
اگه تو بری ز پیشم
من همون قناری می شم
که تو بغض و گریه هاشم
میگه می خوام با تو باشم
مگه می شه که ستاره
توی آسمون نباشه
یا گلی به خاطراتم
عطر یاد تو نپاشه

اگه تو بری ز پیشم
من همون ستاره می شم
که تو هفتا آسمونم
نمی خوام بی تو بمونم