عـــــشـــــــــــــقهای ســــــــــــــــــوخــــتــــــــــه

عـــــشـــــــــــــقهای ســــــــــــــــــوخــــتــــــــــه

همیشه حــــــرارت لازم نیست، گـــــاه از ســـــردی یک نگاه میتوان آتـــش گرفــــــت
عـــــشـــــــــــــقهای ســــــــــــــــــوخــــتــــــــــه

عـــــشـــــــــــــقهای ســــــــــــــــــوخــــتــــــــــه

همیشه حــــــرارت لازم نیست، گـــــاه از ســـــردی یک نگاه میتوان آتـــش گرفــــــت

یکی را دوست دارم........

     یکی را دوست می دارم

اواز

یکی را دوست میدارم ولی افسوس او هرگز نمی داند

نگاهش می کنم شاید بخواند از نگاه من که او را دوست می دارم

ولی افسوس او هرگز نگاهم را نمی خواند

به برگ گل نوشتم من که او را دوست می دارم

ولی افسوس او گل را به زلف کودکی اویخت تا اورا بخنداند

صبا را دیدم و گفتم صبا دستم به دامانت

بگو از من به دلدارم تو را من دوست می دارم

ولی ناگه ولی ناگه ز ابر تیره  برقی جست و رویه ماه تابان را بپوشانید

من به خاکستر نشینی عادت دیرینه دارم

سینه مالامال درد اما دلی بی کینه دارم

پاکبازم من ولی در ارزویم عشقبازیست

مثله هر جنبنده ای منهم دلی در سینه دارم

من عاشق عاشق شدنم

در کدامین مکتب و مذهب جرم است پاکبازی 

در جهان صدها هزاران پاکباز از سینه دارم

کار هرکس نیست مکتب داریه این پاکبازان

هدیه از سلطان عشق بر هر دو پایم پینه دارم

من عاشق عاشق شدنم

من از بیراههای حله بر می گردم و اواز شب دارم

هزار و یک شبی دیگر نگفته زیر لب  دارم

مثال کوره می سوزد تنم از عشق امید طرب دارم 

حدیث تازه ای از عشق مردان حلب دارم

من عاشق عاشق شدنم.........

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد