عـــــشـــــــــــــقهای ســــــــــــــــــوخــــتــــــــــه

عـــــشـــــــــــــقهای ســــــــــــــــــوخــــتــــــــــه

همیشه حــــــرارت لازم نیست، گـــــاه از ســـــردی یک نگاه میتوان آتـــش گرفــــــت
عـــــشـــــــــــــقهای ســــــــــــــــــوخــــتــــــــــه

عـــــشـــــــــــــقهای ســــــــــــــــــوخــــتــــــــــه

همیشه حــــــرارت لازم نیست، گـــــاه از ســـــردی یک نگاه میتوان آتـــش گرفــــــت

متون عاشقانه

متون عاشقانه

دوست دارم یه سنگ بردارم و روی اون بنویسم:دلم برات تنگ شده و اونو محکم بکوبونم توی سرت تا بفهمی که فراموش کردن من چقدر سخت و دردناکه

می دونستی اشک گاهی از لبخند با ارزش تره؟ چون لبخند رو به هر کسی می تونی هدیه کنی اما اشک رو فقط برای کسی می ریزی که نمی خوای از دستش بدی

سلام از معاملات عشقی مزاحمتون میشم ببخشید قلب شما مستاجر نمی خواد؟؟؟؟

عشق دروغی بود که در تمام این سال ها باورش داشتم و چه تاوان سنگینی داشت همین اشتباه کوچک

در این دنیای نامردان که مردانش عصا از کور می دزدند منم خوش باور نادان محبت آرزو کردم

عشق از هر گل سرخی دلپذیر تر است ، اما خارهای آن قلب تو را عمیق تر از هر خاری سوراخ می کند

آرام باش ،توکل کن،تفکر کن،آستین ها را بالا بزن آنگاه دستان خداوند را میبینی که زودتر از تو دست به کار شده ان

 سنگ قبرم را نمیسازد کسی .مانده ام در کوچه های بی کسی.بهترین دوستم مرا از یاد برد سوختم خاکسترم را باد برد

من دلم میخواهد خانه ای داشته باشم پر دوست کنج هر دیوارش دوستانم بنشینند آرام گل بگو گل بشنو هر کسی میخواهد وارد خانه پر مهر و صفامان گردد شرط وارد گشتن شستشوی دلهاست شرط آن داشتن یک دل بی رنگ و ریاست بر درش برگ گلی میکوبم و به یادش با قلم سبز بهار مینویسم ای دوست خانه دوستی ما اینجاست تا که سهراب نپرسد دیگر خانه دوست کجاست!!

اینگونه باش:شاد اما دلسوز...ساده اما زیبا...مصمم اما بی خیال...متواضع اما سربلند...مهربان اما جدی...سبز اما بی ریا...عاشق اما عاقل...!!!!؟؟؟؟

 راز شادی در لذت پاک بردن از چیزهای ساده است

نمی خوام بگم قدر 1 دنیا دوست دارم چون دنیا 1روز تموم می شه نمی خوام بگم سیاهی چشات مثل شب پر ستاره است چون شب هم بالاخره تموم می شه نمی خوام بگم دوست دارم چون دوست ندارم بلکه عاشقتم

بر سنگ قبر من بنوسید خسته بود . اهل زمین نبود. نمازش شکسته بود بر سنگ قبر من بنویسید پاک بود چشمان او که دائما از اشک شسته بود بر سنگ قبر من بنویسید این درخت عمری برای هر تبر و تیشه دسته بود بر سنگ قبر من بنویسید کل عمر پشت دری که باز نمی شد  مانده بود

 با تو زندانم ! با تو آزادم ! با تو قفسم ! با تو انبوهی از تضادم ! سرخ و سبز ، صورتی و آبی ... زمزمه می کنم هر لحظه هرز ، ترا ... بیهوده از بهشت سخن می رانیم ... تنها یک روز پریدن به آنطرف دیوار بهشت موعود است ... پرواز کن قناری و نترس ... آسمان برای تو بی انتهاست

آرزویم این است/نتراود اشک در چشم تو هرگز مگر از شوق زیاد/نرود لبخند از عمق نگاهت هرگز/و به اندازه ی هر روز تو عاشق باشی/ آنکه تو را می خواهد و به لبخند تو از خویش رها می گردد/ و تو را دوست بدارد هر آن اندازه که دلت می خواهد

اول به نام عشق، دوم به نام تو، سوم به یاد مرگ. بر لوح شیشه ای قلبت بنویس: یا تو و عشق، یا من و مرگ.

اگه مغرورم اگه زخمی و خسته ام تو ببخش اگه دورم اگه زندونی و بسته ام تو ببخش

دیگه یار نمی خوام وقتیکه می بینی عشق دوروغه چراغش بی فروغه آخه وقتی که وفا نیست عشقو عاشقی چیست؟؟؟؟؟؟

میدونی این چیه؟!   (      )   (    )  (  )  ( )  ()

 این دل منه که روز به روز برات تنگ تر میشه......

همیشه دوست داشتم ابر باشم.چون ابر انقدر شهامت داره که هر وقت دلش میگیره جلوی همه گریه کنه

شاید آن درگران در دستان من عطر تن تو باشد. با تو می گویم از عشق با تو می گویم از مهربانی صادقم با تو.آرزوی دیرین من با صدایی رسا فریاد می کشم: دوستت می دارم تا بی نهایت.

زندگی مرگ است و مرگ است زندگی ... پس درود بر مرگ و مرگ بر زندگی ... 

به توعادت کرده بودم /ای به من نزدیکترازمن

ای حضورم از تو تازه /ای نگاهم از تو روشن 

 هر چه نور بیشتر باشد سایه عمیق تر است.

 لاستیک قلبم را با میخ نگاهت پنچر نکن

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد