عـــــشـــــــــــــقهای ســــــــــــــــــوخــــتــــــــــه

عـــــشـــــــــــــقهای ســــــــــــــــــوخــــتــــــــــه

همیشه حــــــرارت لازم نیست، گـــــاه از ســـــردی یک نگاه میتوان آتـــش گرفــــــت
عـــــشـــــــــــــقهای ســــــــــــــــــوخــــتــــــــــه

عـــــشـــــــــــــقهای ســــــــــــــــــوخــــتــــــــــه

همیشه حــــــرارت لازم نیست، گـــــاه از ســـــردی یک نگاه میتوان آتـــش گرفــــــت

غصه نخور

غصه نخور تا تو بیای حال منم اینجوریه

سرفه های مکررم مال هوای دوریه

گلدون شمعدونی مونم عجیب واست دلواپسه

مثه یه بچه که بار اول میره مدرسه

تو از خودت برام بگو بدون من خوش میگذره ؟

دلت می خواست میومدم یا تنها رفتی بهتره ؟

از وقتی رفتی تو چشام فقط شده کاسه خون

همش یه چشمم به دره چشم دیگم به آسمون

یادت میاد گریه هامو ریختم کنار پنجره ؟

داد کشیدم تو رو خدا نامه بده یادت نره

یادت میاد خندیدی و گفتی حالا بزار برم

تو رفتی و من تا حالا کنار در منتظرم

امروز دیدم دیگه داری منو فراموش می کنی

فانوس آرزو هامونو داری خاموش می کنی

گفتم واست نامه بدم نگی عجب ، چه بی وفاست

با این که من خوب میدونم جواب نامه ام با خداست

عکسای نازنین تو با چند تا گل کنارمه

یه بغض کهنه چند روزه دائم در انتظارمه

تنها دلیل زندگی با یه غمی دوست دارم

داغ دلم تازه میشه اسمتو وقتی میارم

وقتی تو نیستی چه کنم با این دل بهونه گیر ؟

مگه نگفتم چشماتو از چشم من هیچ وقت نگیر ؟

حرف منو به دل نگیر همه اش مال غریبیه

تو رفتی و غریب شدم ، چه دنیای عجیبیه

زودتر بیا بدون تو اینجا واسم جهنمه

دیوار خونمون پر از سایه غصه و غمه

تحملی که تو دادی دیگه داره تموم میشه

مگه نگفتی همه جا مال منی تا همیشه ؟

دلم واست شور میزنه این دلو بی خبر نزار

تو رو خدا با خوبیات رو هیچ دلی اثر نزار

فکر نکنی از راه دور دارم سفارش می کنم

به جون تو فقط دارم یه قدری خواهش می کنم

اگه بخوام برات بگم شاید بشه صد تا کتاب

که هر صفحه اش قصه چند تا درد و چند تا عذاب

میگم شبا ستاره ها تا می تونن دعات کنن

نور شونو بدرقه یکی خنده هات کنن

نظرات 1 + ارسال نظر
ملودی سه‌شنبه 4 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 19:32

شعرشو خیلی دوست دارم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد