عـــــشـــــــــــــقهای ســــــــــــــــــوخــــتــــــــــه

عـــــشـــــــــــــقهای ســــــــــــــــــوخــــتــــــــــه

همیشه حــــــرارت لازم نیست، گـــــاه از ســـــردی یک نگاه میتوان آتـــش گرفــــــت
عـــــشـــــــــــــقهای ســــــــــــــــــوخــــتــــــــــه

عـــــشـــــــــــــقهای ســــــــــــــــــوخــــتــــــــــه

همیشه حــــــرارت لازم نیست، گـــــاه از ســـــردی یک نگاه میتوان آتـــش گرفــــــت

روزگاری

روزگاری یک نگه گرمای صد اغوش داشت اشک عاشق مزه ی گل چشمه های نوش داشت یک نوازش میزد اتش بر دل هر بیقرار یک سخن پویایی یک بستر گل پوش داشت خنده ها بوی خوش عشق و محبت داشتند چشمها گیرایی یک چشمه ی خود جوش داشت ای که اغوشت ز سردی میزند پهلو به غم یاد ان روزی که اغوشت تب اغوش داشت

نظرات 5 + ارسال نظر
ملودی شنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 10:39

وعده ی وصل

وعده ی وصل به فردا دهی و میدانی

هر که امروز تو را دید به فردا نرسید

ملودی شنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 10:43

انتظار...
انتظار دیدن تو کوله بار سنگینیست که به دوش میکشم.انتظار شیرینیست.دردیست که دوستش دارم. غمیست که رنجم میدهد.غمت را هم دوست دارم

سینا شنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 11:02 http://asheghoone.blogsky.com

سلام رفیق احوالات؟به ما سر بزن؟راستی ما کپی رایت رو قبول نداریم ولی با اجازت از تویه وبلاگت چنتا مطلب برمیدارم.
نظرت در بارهء شعرم چیه؟

ملودی شنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 11:46

سکوت تو تمام هستی مرا فرو میریزد و منم که پس این غربت به ویرانی میرسم.چرا لب به سخن نمیگشایی؟
مگر نمیدانی که زمزمه های تو حیات را در من جاری میکند...؟؟؟؟
و روح تازه به کالبد بی جان من میدمد؟؟؟


هوا را از من بگیر...نجوایت را نه

سارا شنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 17:06 http://paize-zendegi.blogsky.com/

قشنگ بود.
راستی خواستی میتونی لینکم کنید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد