عـــــشـــــــــــــقهای ســــــــــــــــــوخــــتــــــــــه

عـــــشـــــــــــــقهای ســــــــــــــــــوخــــتــــــــــه

همیشه حــــــرارت لازم نیست، گـــــاه از ســـــردی یک نگاه میتوان آتـــش گرفــــــت
عـــــشـــــــــــــقهای ســــــــــــــــــوخــــتــــــــــه

عـــــشـــــــــــــقهای ســــــــــــــــــوخــــتــــــــــه

همیشه حــــــرارت لازم نیست، گـــــاه از ســـــردی یک نگاه میتوان آتـــش گرفــــــت

اس ام اس

ما بسی کوشیده‌ایم


که از دهلیزِ بی‌روزنِ خویش


دریچه ‌یی به دنیا بگشاییم. 

ما آبستنِ امیدِ فراوان بوده‌ایم،

دریغا که به روزگارِ ما

کودکان


مُرده به دنیا می‌آیند!

 


 

قهوه ای تلخ بدون فال


نخی سیگار بدون آتیش


موسیقی بدون ترانه


شاعری بدون شعر


و من پشت میزی دو نفره بدون تو...


فرقی بینمون نیست... همگی ما چیزی کم داریم!

 

 

 

روزها پُر و خالی می شوند ،


مثل فنجان های چای ، در کافه های بعداز ظهر


اما هیچ ، اتفاق خاصی نمی افتد !


اینکه مثلا"


"تو "


ناگهان در آن سوی میز نشسته باشی !!

 

 

حلقـه ی ِ بازوانت تنگ تـر می شـــود


 

و من آزاد تـــر گــم می شـــومــ


میـان ِ دنیـایی ِ کـه فقط انـدازه ی ِ


یکـ من جـــا دارد ...

 


تنهایی هم مد شده...


همه به هم خیانت می کنند...



و بعد داد می زنند که تنهایم!!!












آغوش من


سَرزمین توست


کاش قَدری عِرقِ میهن پرستی داشتی


وطن فروش.!!












یک جفت چشم سیاه


یک جفت چشم آسمانی


یک جفت چشم سبز


خیلی ها برای اینها شعر مینویسند


اما تو


صاحب آن چشم های قهوه ای ساده هستی


که شعرت را


تنها من میدانم.






دغدغه خود را در آغوش بگیر 

و بخواب 

هیچ کس آشفتگی‌ات را شانه نخواهد زد ...

این جمع پر از تنهایی ا‌ست



اگر آنکه رفت


خاطره اش را می بُرد


فرهاد سنگ نمی سُفت!


مجنون آشفته نمی خُفت!


حافظ شعر نمی گفت!

زندگــــــی وقتی به بن بست میرسه که...
نـه حـــق ِ خــواسـتن داری !
نـه تــوانــایـی ِ فـــرامــوش کـــردن ....!



هر بار که می خواهم به سمتت بیایم یادم می افتد
دلـتـنـگی هرگز بهانه خوبی
برای تکرار یک اشتباه نیست



وقتی آدمهای کوچک رو
برای خودمون خیلی بزرگ کنیم
هم اونها رو به اشتباه می اندازیم
هم خودمون رو...



برای کسی که رفتنی است 
راه رو باز کنید
ایستادن و منتظر ماندن ابلهانه ترین کار دل است .....!



به سلامتی اونی که نگفت با بقیه فرق داره
ثابتش کرد.....!







انسان موجودیست که زیاد موجود نیست ...



سوت‌ می‌کشد در هوا ، کابل‌ تلفنی‌ که‌ می‌توانست‌

زیباترین‌ عبارات‌ جهان‌ را

از عاشقی‌ به‌ عاشقی‌ برساند . . . !








رنج هست ، مرگ هست ، اندوه جدایی هست ،
اما آرامش نیز هست ، شادی هست ، رقص هست ، خدا هست.
خورشید هنوز طلوع میکند. امواج دریا ، آواز می خوانند ،گل ها باز می شوند و جلوه می کنند و می رویند.

نیستی نیست...

هستی هست ...

پایان نیست...

راه هست...



تو هم شده‌ای انقلاب زندگی من...

حالا هر آنچه در زندگی من است تاریخ‌ دار شده ...


قبل از "تو".... بعد از "تو





سکوت توی گوشی تلفن سنگین ترین سکوتهاست.

نه از دست ها کاری ساخته است ؛ نه از چشم ها!!




ازدواج چیزی شبیه لــــاتـــــاری ست 

که مــــــردان روی "آزادی" و زنــان روی "خوشبـختـــــی" خود 

قـــمـــــــــــــــار میکننــد ...


سکوتــــ میکنم ؛

بگذارحرفها آنقدر یکدیگر را بزنند تا بمیرند !


پرسید

قهوه یا چای؟؟؟

گفتم: چایِ تلخِ بدون تفاله

تفاله ی چای، خواستن هایش را به یادم می آورد

سرگردانی هوس ها

بی وزنی خواسته ها

و بلاتکلیفی دل و عقلش را

سالهاست

لبه ی استکان آرزوهایم صافی گذاشته ام


راستی...

چایت را بنوش، سرد می شود...



آن کوچه ی بن بستـــ را .. یادت هست؟!! کــوچه قرارهایمان ...!

تا بیایی گلهای دیوار زن تنهای همسایه را پرپر میکردم ... 

الان خاطره پرپر میـکنـم دل پرپر میکـنـم ...

...و حالا میفهمم دلیل لبخند معنی دار زن تنهای همسایه را ... 

.. خیانت چشمان تو در کوچه ی بعدیــــــ ...!!!




میخواهم توصیفت ات کنم
...


خیاطــــ نبودی


اما خوب وصلـــه های جور واجـــــور به من زدی...


آشپـــــــــــز نبودی...


اما چه آش چــــــــربی برایم پختــــــــــی


کفــــــــاش نبودی...


اما چه به اندازه کفش رفتن ام را دوختـــــــی...


ومــــــــــــن...


دیوانه نبودم...


اما چـــــه دیوانه وار دوستت میدارم...


هنـــــــــــوز …

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد